نظرات | parfum.ali.b
ترتیب نمایش
ریویوی این عطر (قسمتی که درمورد رایحه هست) از پیج اینستاگرام بنده برداشته شده و عینا متنی هست که خودم نوشتم
از مدیر محترم تقاضا دارم پاسخم منتشر بشه تا نویسنده کامنت این کار غیر اخلاقی رو تکرار نکنن
با تشکر
3 تشکر شده توسط : Mahmod Akrami Mahmood.R
حدود 10 - 11 سال پیش که تجربه ی ناچیزتری نسبت به تجربه ی کمِ الانم داشتم این عطر پنجره ی جدیدی از روایح رو به روی من باز کرد و من رو چندبرابر عاشق و مشتاق دنیای روایح کرد.
از طرفی هم جرقه ی آشنایی من با عالَم بهشتیِ استاد النای بزرگ بود.

ترجمه ی اسمِ عطر میشه "باغی روی پشت بام" و قصد داره فضای باغی رو تداعی کنه که روی پشت بام خانه ی مد هرمس بنا شده.
هسته ی مرکزیِ رایحه حس سبز و چمنی هست که نت های میوه ای و گلی دور این هسته سبز میگردن و رایحه رو شکل میدن. این سبزی برای من کمی یادآور بوی پوست پسته ی تازه ست.
عطر سبزه های باطراوتی که شیرینی سیب سرخ به زیبایی با اون ترکیب شده و دست در دست رز های خوشبو فضای روح نواز باغ پشت بام هرمس رو تکمیل کرده.

بله رز!
نمیشه به حضور ظریف رز در این ترکیب بی توجهی کرد.
رز تر و تازه، خیس و آب خورده درکنار سیب سرخ، که کمی بوی فالوده ی سیب با چندقطره گلاب رو یادآوری میکنه.
اگه بگم حس خوردن فالوده ی سیب و گلاب روی چمن های تازه کوتاه شده رو داره تعریفم کلیشه ای میشه؟
البته اومدن اسم گلاب نا امیدتون نکنه. حس خیسی و طراوتِ عطر و غلبه ی سبزی، رایحه ی رز رو سرد و مرطوب میکنن و اجازه ی خودنماییِ گرما و حالت شرقی و تیز و گلابگون رو بهش نمیدن.
رزِ عطر سبزه و انگار بوی شاخ و برگش همراهیش میکنن.
خنکه و درترکیب با سایر نت ها مثل یک دسته گل رزه که داخل یخچالی مملو از بوی سیب و گلابی های پوست کنده و پسته های تازه بوده.

رز در کنار مگنولیا (که رایحش ترکیبی از بوی مرکباتی و گل های سفیده) نمایانگر عطر گل های باغ هستن.
سیب ، گلابی و نت های سبزِ علفی هم رایحه ی گیاهان، سبزه ها و میوه های باغ رو ترسیم میکنن.
باغ سرسبز و خنکِ پشت بامِ خانه ی هرمس.

برای بهار و تابستان میتونه انتخاب خوبی باشه و مخصوصا تو روزهای بهاری حالتون رو خوب کنه اما بدیهیه که نمیشه از این جنس عطرهای شفاف توقع قدرت زیاد در پخش و ماندگاری داشت.
24 تشکر شده توسط : صوفیا رمضانی هاشم پور
دیدن محتوای عطرای نارسیسو با این سبک شیشه ها مطلقا غیر ممکنه دوست عزیز
چون نه تنها اون قسمت رنگی باتل کاملا رنگش ماته بلکه تا جایی که من دیدم مایع عطر هم داخل شیشه ریخته نشده و توی یه محفظه ی پلاستیکی کِدر درون شیشه جا گرفته.
8 تشکر شده توسط : مهدی مهدیان کوروش
"او دو اوغانژ وِخت"(به تلفظ اصلی) که در سال ۱۹۷۹ توسط فرانسوا کارون ساخته شد سالهاست در قالب سمبلیکِ یک کولونِ ساده مرکباتی، گل سرسبد هرمس برای نمایش ماهیتِ پاک و زلالِ عطرهای این خانه در جهانه.
پیش از اینکه ساختار نسخه پیلار در سال ۲۰۰۹ توسط استاد النا بازنگری بشه، در سال ۲۰۰۴ فلنکری با پیشوند کنسانتره برای این عطر عرضه شد.
ژان گیشارد با ستون های محکمِ چوبی که در پایه عطر بنا کرد سعی بر تقویت قوای رایحه داشت. گویا مرکباتِ شفاف اما شدیدا پرجنب و جوش و فرّارِ عطر رو در قفسی چوبی حبس کرد تا مجال بیشتری برای لذت بردن از اونها به وجود بیاد.
عطر مثل یک درخت پرتقال از سه رنگ و حسِ نارنجی، سبز و قهوه ای تشکیل شده.
نارنجی: حس مرکباتیِ شدیدا واقع گرا، ترش و شیرین، تر و تازه و آبدار (میوه درخت)
سبز: حس سبزِگیاهی، تُرد، تلخ و نمناک (برگ درخت)
قهوه ای: حس چوبیِ شیرین و نرم با سایه های محو امبری و پایه خاکی زمینی (تنه درخت)
بوی ترش و شیرینِ پرتقال با تلخیِ پوست و سبزی برگش نقش‌برجسته ی رایحه هستن و ریحان اثر این سبزی و تلخی رو تشدید میکنه اما برگ برنده و عامل تمایز عطر، ترکیبی چوبی و شیرین در پس زمینه کاره که جلوه ای به شدت جذاب و خواستنی به بوی مرکبات میبخشه و به مرور زاویه های ترش و تیزِ عطرو گِرد تر و نرم تر میکنه.
از طرفی حس خاکیِ پچولی خزه ای در پایه عطر کنار چوب و مرکبات، شمه های کلاسیکی به رایحه میده و طرز‌ ترکیبِ ریحان و خزه با مرکبات‌در عطرِ او دو روشاس رو برام یادآور میشه.
درخت پرتقال هرمس
ترش و تلخ و شیرین
مرکباتی و سبز و چوبی...
21 تشکر شده توسط : aminrazban Dapper
(فان/faun : موجودی افسانه ای با نیم تنه انسان و شاخ و پاهای بز)

"بعدازظهرِ یک فان" نام شعری فرانسوی اثر "استفان مالارمه" هست. این شعر روایتگر رویای یک فانه.
رویای گردشی عصرگاهی که فان در اون به چندتا حوری برمیخوره و از روی هوس دنبالشون میکنه اما تنها چیزی که در نهایت نصیبش میشه شال یکی از حوری هاست ...

این شعر در سال ۱۹۱۲ توسط "واسلاو نیژنسکی" به شکل رقص باله اجرا شد و به دلیل محتوای شهوانی و صحنه هایی با مضامین جنسی که با رقص باله ی کلاسیک تعارض داشت باعث ایجاد جنجال، رسوایی و اعتراض شدید مخاطبان و منتقدان شد.
تصویر روی جعبه و لیبلِ عطر اثر "لئون باکست" برای همین اجرا طراحی شده و نیژنسکی رو با گریم و لباس فان نشون میده.

و اما بو...

رایحه ای زمینی چوبی بر عطر حکم فرماست و ادویه جات و گل هایی که رز از همشون برجسته تره پس زمینه کار رو خوش آب و رنگ میکنن.
عطر با توجه به داستانی که الهام بخش ساختش بوده، به واسطه بهره بردن از نت هایی مثل خزه بلوط و ایمورتل (که بویی علفی، تلخ/شیرین و خاکی داره) بر فضای چوبی جنگلی تاکید میکنه.
انگار از روی زمین سبزه زار مُشتی خاکِ نمناک رو با چمن های بینش چنگ بزنی و بو بکشی ...
اما مُر با رایحه ی صمغی و ترش/شیرینش برگ برنده ای میشه برای تبدیلِ عطر از یک کار چوبی گلیِ معمولی به نمونه ای متفاوت و یونیک.(من ترشیش رو برجسته تر حس میکنم)
در این بین رگه های چرمی پودری هم سعی در نفسانی جلوه دادن رایحه دارن .

ترکیب حس سبز و تلخی گیاهیِ عطر با چرم، به همراه سایه هایی از شیرینی گلی من رو یاد عطر شنل N19 وینتج میندازه و کلیت رایحه کمی برام یادآور بوی حنا هست !

عطر حس کهنگیِ آشنایِ کارهای شیپغ و خزه ایِ کلاسیک رو با خودش داره و میتونه کلاسیک دوست هارو راضی کنه اما نمیشه گفت مطلقا کلاسیکه.

طبع رایحه معتدله و ترجیح خودم مصرفش در فصول بهار و پاییزه ...
16 تشکر شده توسط : آلالیتا Dapper
سلام ممنونم لطف دارید
همینطور ریویوهای خوب شما
1 تشکر شده توسط : Fatimah
از جواهرات گرانبهای میراث گرلن که همسو با عشق ژاک گرلن به شرقِ دور ساخته شد. از طرفی ژاک که قصد داشت لطفِ نویسنده فرانسوی"کلود فَغِغ" من بابِ اشاره به عطر ژیکی در یکی از کتاب هاش رو جبران کنه تصمیم گرفت ستاره نو رسیده ش رو به اسم کاراکترِ زنِ رمان "نبرد" از همین نویسنده نام گذاری کنه. رمانی با مضمون عشقی ممنوعه در بحبوحه جنگ روسیه و ژاپن مابین یک افسر نیروی دریایی بریتانیایی و همسر دریاسالار ژاپنی "میتسوکو"

ژاک گرلن برای خلق این عطر از خانواده بویایی شیپغ دعوت به کار کرد و با افزودن دوز بالایی از آلدهید c14 که تداعی گر بوی هلو هست اون رو در گروه شیپغ های میوه ای جا داد تا تبدیل به یکی از اصلی ترین رفرنس های شیپغ میوه ای در طول تاریخ عطرسازی بشه.
میتسوکو جزو نخستین عطرهاییه که این نوع از آلدهید درش به کار رفته.

عطر ترکیبات مختصری داره اما با تاثیر شگرفش در دنیای عطر ثابت کرده که تعدد موادِ ساخت، ارزش کار رو بالا نمیبره.
رایحه در چارچوبِ عطرهای شیپغ، با برگاموت باز میشه، به قلبی گلی میرسه و در بیسی چوبی فرود میاد اما هلو و ادویه جات مخصوصا دارچین، به ترکیب وجوه مسحور کننده ای میبخشن.
میتسوکو همون هلوی افتاده بر زمینِ خاکی و مرطوبِ جنگله که با اولین گاز من رو به فضایی مجلل با لوستر های کریستال و نور های طلایی میبره.
ترکیب استادانه ای از شیرینیِ میوه ای و لاکتونیک(شیری) با حس زمینیِ خزه/پچولی و گرمای ملایم ادویه ها، رایحه ای مخملی خاکی از هلو رو در اتمسفری کلاسیک و لوکس ارائه داده که میشه ساعت ها درموردش حرف زد. اما جامع ترین تعریف رو لوکا تورینِ منتقد ازش داشته :

((میتسوکو هیچ چیز برای لقب بهترین عطر جهان کم نداره!))

میتسوکو طی ادوار مختلف تاریخ فراز و فرودهای زیادی رو طی کرده تا به ما برسه. از کمبود شیشه برای تولیدش در دوران پس از جنگ جهانی که برند رو مجبور کرد همون شیشه لوغ بلو رو براش استفاده کنه گرفته تا مواجهه با قانون های سختِ ایفرا درمورد ممنوعیت خزه بلوط که نقش اساسی در عطر داشت.
مشکل شیشه قابل حل بود اما تحریمِ خزه معضل بزرگی ساخت که علاقمندان رو از ادامه حیاتِ میتسوکو ناامید کرد چرا که خزه، روح عطر بود.
در میان ترس و یاس های ازدست رفتنِ این وزنه ی سنگینِ دنیای عطر، ادوارد فلشیِر، عطارِ ماهر با جایگزینی و تغییر دوز در نت ها میتسوکو رو از انقراض ابدی نجات داد، ریفرموله ای بی نقص که عاشقان پرشمار این شاهکار درسراسر دنیا حتی لوکاتورینِ سختگیر رو راضی کرد. به عقیده لوکاتورین نسخه بعد از ریفرموله همچنان عالی به نظر می رسید...

هرچند حذف عنبرنهنگ از فرمولِ اولیه به دلیل کمبود منابع و هزینه ی گزاف، عمق و غنای رایحه رو دستخوش تغییر کرد اما از طرفی با اضافه شدن هِدیون (ترکیب شیمیایی انسان ساخت با رایحه ای مرکباتی یاسی) به فرمول از کدر بودن نسخه های وینتج کاسته شد و رایحه ابعاد شفاف تر، نرم تر و درخشان تری پیدا کرد.

البته تغییر فرمول میتسوکو همینجا خاتمه نیافت و بعدها به ناچار دگرگونی های دیگری بهش تحمیل شد که عطارِ دائمی برند، تیری واسر با هوشمندی در جایگزین کردن نت ها سعی کرد کماکان تمامیت عطر رو حفظ کنه.
همچنین میتسوکو سالها در مقابل تغییرات مختلف گرلن بر روی شیشه ها مقاومت کرد و در شیشه اولیه خودش باقی موند تا اینکه نهایتا در تحولات اخیرِ برند، مجبور به پذیرش تعویض لیبلش شد.

این شاهکار ابدی، عطر مورد علاقه مشاهیری همچون چارلی چاپلین، اینگرید برگمن و طراح رقصِ روسی"دیاگیلف" بوده که روژا داو با الهام از میتسوکو و داستان علاقه این هنرمند مشهور و مهم روسی بهش، عطر دیاگیلف رو ساخت و روانه بازار کرد.
39 تشکر شده توسط : رضا عطردوست امیرعلی نجاتی
عطر "توسکانی" در سال ۱۹۸۴ برای بزرگداشت ایتالیا و شهر توسکانی ساخته شد. شهری که به چرم های مرغوب و چشم اندازهای طبیعی زیباش معروفه.
این عطر شروع پر سرو صدایی از مرکباتِ ترش و تلخ داره. مرکباتی پررنگ، تیز و بُرّنده که بوی ترش و اسیدیش در ترکیب با لوندر و حس صابونیِ عطر کمی حالت مواد ضدعفونی کننده به خودش میگیره. پاشنه آشیل کار همینه. بوی مواد شوینده در تاپ نت. اما صبر داشته باشید ...

به مرور با فروکش کردن تازگی مرکبات، رایحه ای گیاهی، آروماتیک و ادویه ای وارد صحنه میشه. در این بخش از نمایشِ رایحه، انگار گلسنگ ها و خزه ها شروع به روییدن روی پوستم میکنن.
بازی سبزی های معطر و تلخ و خاکی درکنار بویی گس و گلی مثل ژرانیوم که گَرد ادویه روی اون ها پاشیده شده.
بیشتر از همه ی ادویه ها بوی زیره به مشامم آشنا میاد.
اما همه این مواد درتدارک حضور نت مهمتری هستن. نتی که اسم عطر نویدِ حضورش رو میده. چرم.
چرمِ تلخ و کلاسیک و نفتی که رسیدنش به زمان نیاز داره اما نهایتا در پوششی از خزه و پچولی با قدرت وارد میشه. عطرو یک سر و گردن بالا میکشه و بهش اعتماد به نفس میده.
حالا با یک بیس جذاب چرمی خزه ای و تلخ روبرو هستیم که بویی زمینی خاکی رو به حسِ ترش و گیاهی علفی و آروماتیک اولیه پیوند میزنه.

آرامیس توسکانی رایحه ای فوژه آروماتیک و جنگلی با روح مسکولین و باربرشاپی داره که کوله باری از خاطرات رو با خودش حمل میکنه و برای همه آشناست. قدیمی اما اصیل و جوان پسنده و گرایش به مصرفش برای هر مرد جوانی یا از روی عشق به کاراکتر های جنتلمن و با ابهت، استایل کلاسیک، کلاه شاپو و پیپ هست یا از روی تمایل به نوستالژی بازی ...
با بوییدنش انگار در هوای تمیز و پالایش شده ی روستا نفس میکشم. بوی خاک و علف و یونجه های تازه بریده شده در نسیمِ خنکِ پیش از طلوع با شمه ای از بوی پاییز و زمستان.
فضای این عطر به آزارو پور هوم شباهت زیادی داره اماتفاوت هاشون هم کم نیست. آزارو پیچیده تر و پخته تره و آرامیس سبک تر و فرِش تر.
شاید بشه گفت آرامیس توسکانی برادرِ روستایی آزارو پورهوم هست!
طبع رایحه معتدله اما شاید در گرمای زیاد دوست داشتنی نباشه.
از نظر قدرت پخش و ماندگاری هم جزو عطرهای متوسط رو به بالا حساب میشه.
22 تشکر شده توسط : احمدرضا همتی هاشم پور
برند تیری موگله و محصولاتش همواره برای من نمایانگر فضایی عجیب، خشن، بیگانه و هنجارشکنه.
موگله در به کارگیری المان ها و مفاهیم برای تداعی اتمسفر خاص و فضایی خودش بسیار موفق عمل میکنه به طوری که انگار این آرایش ها، لباس ها و عطرها برای دنیای ما نیستن و توسط موجودات فرازمینی طراحی شدن.
چیزی که موگله در عطرها و لباس هاش به تصویر میکشه با سمبل های ذهنی من از این جوّ عجیب و بیگانه به شدت همخوانی داره و حق مطلب رو کامل ادا میکنه. خیلی از این بابت به وجد میام!
(لوگوی قبلی برند که حروفی شکسته و نوک تیز داشتن نماد کاملی برای این حس خشن و بیگانه بود و افسوس که تغییر کرد و بخشی از روح برند رو ازش گرفت)
عطر وومنیتی هم از قواعد و خط مشیِ برند مستثنی نیست. ترکیبی به شدت منحصر به فرد که پس از گذشت حدود ده سال، عطرهای انگشت شماری حاضر شدن در فضای بویایی مشابهش جولان بدن. اون هم نه تا این حد بی مهابا و سرکش!

عطر با فورانی از روایح دریایی آغاز میشه. رایحه ای شور و آکواتیک که بوی ماهی مانندی همراهیش میکنه.
وومنیتی همین ابتدا برخوردی تهاجمی و غیر منتظره نشون میده تا تکلیف کسانی که نمیتونن باهاش همراه بشن روشن بشه. اما اگر از مرحله اول سربلند خارج بشید عطر به شما روی خوش نشون میده.
انجیر با بوی میوه ایِ نسبتا شیرینش وارد میشه و رایحه رو مطبوع تر و لطیف تر میکنه. در تداوم حرکت شانه به شانه ی انجیر با حس دریایی، رگه های خفیفی از شیرینیِ چوبی ادویه ای هم حضور داره که تلخی متالیک عطر رو مهار میکنه.

بُعد آکواتیکِ عطر خنکای تلخ و نعنا مانندی داره و با بویی شور، فلزی و شیمیایی همراهه.
درپوش فلزی و چهره ی ربات مانندی که شیشه رو مزین کردن نماد خوبی برای توصیف حس سرد، سنتتیک و رباتیک عطر هستن. حسی که انجیرِ عطر رو هم تحت تاثیر قرار میده و اون رو از حالت طبیعی خارج میکنه.
رایحه ای شدیدا مدرن که اگر بخوام براش رنگی انتخاب کنم آبی یا جیوه ای خواهد بود نه صورتی.
وومنیتی برای من مثل یک بشقاب انجیر شیرین و سرده که تازه از یخچال خارج شدن، بوی یخچال و ماهی های داخلش طعم و رایحشون رو دستخوش تغییر کرده و حالا روی میزی فلزی با رومیزی حریر آبی نقره ای منتظر خورده شدن هستن. اما احتمالا خیلیا این انجیر هارو دوست نداشته باشن!

جنسیت رایحه زنانه معرفی شده و اسمش بر این مقوله مهر تایید محکمی میزنه اما به نظرم برای این رایحه ی بکر و کم نظیر با مشابهین انگشت شمار، ذهنیتی از نظر جنسیت تعریف نشده و محدودیتی از نظر جنسیت اون هم به این شدت نمی پذیره.
با اوصافی که شد شاید عطر کاملا خنک و تابستونی به نظر برسه اما برخلاف انتظار، این رایحه ی تیز و زاویه دار در گرمای آفتاب اذیت کننده میشه و بهتره در پوششِ این بوی قوی با آفتاب تابستونی سر جنگ برندارید.
پخش و ماندگاری نسخه های قدیمی با لوگوی تیری موگله به شدت بالاست اما گویا نسخه های جدید ضعیف تر شدن و حتی تغییراتی در رایحه داشتن که من تست نداشتم.
30 تشکر شده توسط : Sharare nazanin
بی ال وی ترکیب کم تکرار و منحصر به فردی از بوی صابونی با ادویه ها رو در فضایی تصنعی به نمایش میگذاره.
رایحه ای که القا کننده پاکیزگی و تمیزیه و برای من تداعی گر یک حمام لوکس هست که بخار داغش با بوی صابون های درجه یک ترکیب شده. از طرفی بوییدنش حس باز کردن کمدی پر از لباس های تازه شسته شده و اتو کشیده رو برام داره.

روایح صابونی پودری در بین عطرهایی که برچسب مردونه میخورن کمتر پیدا میشه. نمونه هاش رو در کارهای پرادا میبینیم که نمادی از استایل های جوان، شیک و اتوکشیده یا به قول خودمونی آلاگارسون هستن و تمیزی و آراسته بودن رو با روایح صابونی پودریِ لخت و بدون محدودیت فریاد میزنن.
"بی ال وی" نسبت به اون ها در این زمینه کنترل شده تر و متفاوت تره اما میتونیم اون رو فامیل دور عطرهای پرادا بدونیم.

در ترکیبات عطر دنبال زنبق، الدهید یا آکورد پودر نباشید که بخوایم حس صابونی پودریِ عطر رو بهش نسبت بدیم‌ .
ظاهرِ کار ترکیبی از شیرینیِ چوبی، درکنار روایح سبز و صابونیه که ادویه ها با جلوه ای نسبتا مصنوعی حالتی تند و فرش بهشون میدن.
با گذر زمان حس فرش و شاداب اولیه کاهش پیدا میکنه و روشنایی عطر، اندکی رو به غروب میره اما "بی ال وی" همچنان ذات صابونی خودش رو حفظ میکنه و دربر گرفته شده توسط شیرینیِ چوبی و گزندگی ادویه ای با اصرار بر حس تمیزی به پایان راه میرسه.
وجود حرارت و تندی ادویه جات به من اجازه نمیده لفظ خنک رو برای این عطر به کار ببرم بلکه به نظرم معتدله، گرما و خنکاش بالانس هستن و اون رو تقریبا مناسب برای چهار فصل میکنه.
رایحه ی سیف و با پرستیژی داره و راحت پوشه اما متاسفانه به دلیلی که نمیدونم تولیدش متوقف شده.
19 تشکر شده توسط : امیر علوانی امیر رنجبر

تمامی خدمات این سایت، حسب مورد دارای مجوزهای لازم از مراجع مربوطه می باشند و فعالیت های این سایت تابع قوانین و مقررات جمهوری اسلامی ایران است.

هرگونه استفاده از مطالب این سایت بدون اجازه مدیران آن غیر مجاز بوده و تبعات آن بسته به نوع تخلف، متوجه افراد خاطی خواهد بود.

Iran flag  Copyright © 2007 - 2024 Atrafshan.ir