بَه کامبیز گل گلاب. سلام رفیق. آقا در دسترس نیست دوپای وارونه. تلفن همراهشم که همیشه خاموشه، تو هیچ پلتفرم مجازی هم که نیست. یه ایمیل داره اونم جواب نمیده. غیب شده کلا... منم همینجا میبینمش. بهم گفته تو عطرافشان کامنت هم بهش ندم اصلا وگرنه میخواستم حالش رو بپرسم. تا این حد دور شده یعنی. البته داستان های زیادی داره که بخشی از اون رو همینجا دیشب نوشت. الان بفهمه من این چندتا پیام رو این مدلی نوشتم مغزم رو میخواد در بیاره باهاش سوپ درست کنه :) خلاصه خاص و خواصی درکار نیست رئیس. همه ادم هستیم و دنبال کمی بهتر شدن و ناگفته نماند باهات موافقم که باید تا میشه کنار هم بود و برای هم. ولی گاهی بقول خودش جبر را گریزی نیست. صفای وجود شما.

ارژنگ خان شما کارای Kemi Blending Magic یا Agatho یا J.F. Schwarzlose Berlin و DS & Durga رو امتحان کردید؟ تجربه های جالبی میتونن باشن به نظرم. البته جسارت میکنم شما خودت اوستای بازی هستی.

دقیقا. حالا تازگی رفته تو غار تنهایی خودش و گیر داده به عطرایی که خیلی ناجور طبیعی درست میشن. از اونایی که توشون عنبر استفاده شده که بیست سال با صندل و پچولی همنشینی داشته و مشک سیبری که آهو بدبخت از افسردگی خودکشی کرده و از این چیزا. رفیقمون از اوناییه که ترجیح میده رو دستاش راه بره تا پاها. چند وقت پیش یه مدل اویل رو کرد که از اندونزی براش آورده بودن ترکیب عود و پچولی و رز و یاس و کاستوریوم ما هم جوگیر شدیم بو کردیم چشمت روز بد نبینه ارژنگ خان دماغمون افتاد کف اتاق. بابا حق دارن آزمایشگاهی کنن خیلی نت ها رو وگرنه طبیعت حوصله ی مراعات بینی ماها رو نداره که.

سلام رفیق شما پسر بی حاشیه ای هستی و همیشه تلاش کردی خودت باشی و مفید و حتما هستی که هیچ چیز زیبا تر از این نیست که ادم خودش باشه. حالا هی بگیم ما شبیه فلانی هستیم یا فقط ما میدونیم چی میگه و چرا چه فایده وقتی همه میدونن نیستیم و نمیدونیم! این رفتارها مارو فقط کوچیکتر میکنه. چشم های بینا رو نباید فراموش کرد. امیدوارم قلب و زندگی شما و همه ی اعضا به دور از رنج و غم باشه. آمین.

سلام. ارژنگ خان اتفاقا من دوستی دارم که از قضا عضو عطرافشان هم هست و دیوانه ی نوشیدن قهوه ست اونم به صورت تخصصی. یعنی زمان و دما و بار و کلی از این رفتارا و ماشین اسپرسوسازی که داره با اینکه خودش قبلا خیلی ارزون خرید ولی فکر میکنم الان با این گرونی ها حدود 100 میلیون قیمتش باشه و چند مدل آسیاب برقی و دستی و تعداد زیادی گجت دم آوری. ایشون گاهی از رستری های اروپا و همچنین شرق آسیا قهوه هایی میخرن که تمام دانه هاش نه صرفا از یک نژاد و منطقه بلکه از یک مزرعه جمع اوری شده و برای مثلا یک کیلو قهوه چند میلیون هزینه میکنه. بقول خودش کمر حادثه زیر بار واقعه شکست با این هزینه ها :) ولی اونجاست که شما متوجه میشی قهوه میتونه طعم بادوم و پسته و قره قروت و انگور و توت فرنگی و نارنگی و... داشته باشه و اصلا قهوه های تخصصی دیگه تلخ نیستن غالبا و بیشتر به ترشی و شیرینی و فروتی بودن میزنن. بله رفیق گویا لذت و هنر و زیبایی رو طوری برنامه ریزی کردن که پدر جیب ماها رو در بیارن. البته اگر جیبی باقی مونده باشه.

یکی از رفیقام میگفت زاروکیان چند مدل وانیل مضطرب پیدا کرده نصفش رو ریخته تو شیدونا بقیه اش رو خالی کرده داخل سیلور عود. گویا قراره وانیل همه رو کلافه کنه. از نظر من عطر خوبی نیست. چون سیلور عود اون عطری نیست که سال 2021 توسط آمواج لانچ بشه و پشتش زاروکیان باشه. متوجه شدید؟ میتونست بهترین عطر یک برند نوپا تر باشه یا یک عطر بی نظیر که توسط عطاری گمنام ایجاد شده. ولی وقتی اسم آمواج رو میبینید که در رزومه اش کلی عطر عجيب و غريب داره و از طرفی زاروکیان که انتظار میره در دوره ی بلوغ عطرسازیش آن دیگر کار رو انجام بده نه. اگر آمواج و زاروکیان رو حذف کنید عطری میشه با نمره ی هشت. اما با این دوتا و قیمت پنت هاوس نشینش از نظر من نمره اش پنج هست.

سلام. رفیق شامه و تمایلات با هم متفاوته. سبک زندگی، روتین و مکان هایی که آدما در طول یک روز به اون سر میزنن هم همینطور. من خودم با توجه به مدلی که زندگی میکنم و جاهایی که میرم این عطر رو میتونم روزانه استفاده کنم ولی برادرم که پزشکه یا یکی از دوستانم که کارمند بانکه قطعا نه! حالا اگر بنویسم عطر روزانه است دارم خیانت میکنم یا صرفا حقیقت خودم رو به اشتراک میذارم؟ ما باید باور داشته باشیم هیچکس برای گمراه کردن دیگران مطلبی رو درج نمیکنه. دوستان دائما به این موضوع اشاره میکنن که مثلا ننویسید فلان عطر بوی گند میده یا میکاپ کنید اصل کلمه رو بعد بنویسید! ولی وقتی من نوعی بوی گند ازش گرفتم چه کار باید کنم؟ یا کلا ننویسم یا دروغ بنویسم یا حقیقت دریافتی خودم رو ادیت کنم. این میشه کمک؟ از نظرمن این اتفاقا اصل خیانته. خارج از ایران عطر رو به چاه فاضلاب هم تشبیه میکنن کسی عین خیالشم نیست. به نظرم به جای زوم کردن روی نویسنده ها و کلماتی که استفاده میکنن باید تمرکز روی حرفه ای شدن خواننده باشه و فراموش نکردن این اصل که عطر یعنی برخورد مستقیم. هیچ عطری رو از روی هیچ نوشته ای نمیشه کاملا درک کرد که اگر میشد اصل انسان بودن زیر سوال میرفت و عطر باز حرفه ای کسی نیست که صرفا عطرهای خیلی کمیاب رو بو میکنه بلکه منوط به مجموعه ای از رفتاهاست که چگونگی برخورد با نظر دیگران، پذیرفتن خطاهای کلامی یا دروی از جزم اندیشی و... هم جزو اونه. موفق باشید.

فقط خودت باید تست کنی تا بتونی زیر و بمش رو متوجه شی و بفهمی دوست داری باهاش وقت بگذرونی یا نه. داخلش پر شده از گل و میوه های پخته و حس های شکلاتی دارک و یک پچولی که روی بنای عطر لق میزنه چون مسته و شیرینیش به حدی زیاده که امکان داره پوستت شکرک بزنه. شنبه بازار تام فورد از نظر من بلک ارکیدها هستن. غربی ها میمیرن براش واو واو راه میندازن بعد از بو کردنش شرقی ها زنده میشن باهاش و هی میگن مرحبا مرحبا. ایرانی ها در ارتباط با عطر نه شرقی هستن نه غربی. یعنی چی؟ یعنی خطر