LE LABO - Lys 41

سلام خدمت دوستان عزیز و مدیریت محترم عطرافشان...خواستم به بهانه پیشنهاد تست این عطر زیبا، سال نو رو بهتون تبریک بگم و همچنین ازتون تشکر کنم به خاطر عطر حضورتون در سالی که گذشت و همه چیزهایی که از تک به تک شما بزرگوارن یاد گرفتم. چه در مورد عطر و چه درسهایی باارزش تر از اون...اشنایی با شما مایه افتخار بود...ممنون و امیدوارم حال دلتون در سال جدید خوب باشه و حضورتون اینجا همچنان پررنگ و معطر ...از مدیریت و ادمین سایت هم ممنونم به خاطر فراهم کردن محیطی امن و بی طرف...انتشار نظرات منفی در مورد یک عطر اون هم برای سایتی که فروشگاه هست واقعا بزرگواری و سعه صدر فراوان میخواد که در این مورد مدیران سایت واقعا مثال زدنی عمل کردند همیشه، و همچنین انتشار کامنتهای خارج از حوزه عطر به صورت کاملا بی طرفانه و بدون سوگیری و سانسور که کمتر جایی شاهدش هستیم

و اما لی لابو lys41
یکی از بهترین گزینه هاس برای دید و بازیدهای عیداز نظر من...یه عطر وایت فلورالی عاااالی...اروم،اغواگر ولی باوقار،نرم،عمیق،شفاف،ارامش بخش،معتدل،جذاب،...یه پارچه خااانوم:) ...اولش با هجوم رایحه مریم فرش و طبیعی شروع میشه. تلخ و شیرین همزمان و مقداری انیمالیک...انگار ورژن زنانه کارنال فلاور باشه. یه چنین حسی داره برای من...بعد از یک ربع اروم اروم با اضافه شدن وانیل و مشک، عطر شیرین تر و کِرِمی میشه (ولی همچنان شفافیت و ترو تازگیش رو حفظ میکنه در کمال تعجب) و یه مقدار هم فضای تروپیکال به خودش میگیره...من کمی شکوفه پرتقال هم ازش برداشت میکنم ولی در نتها نیست( یاس و لی لی گفته شده) عطرش جوریه که انگار هاله ای درخشان دور ادمو احاطه کرده و حس پرستیژ و زنانگی و اعتماد به نفس القا میکنه. سن عطر بالاست و برای استفاده ش به نظر من بلوغ و پختگی کاملی لازمه. به خانمهای جوان پیشنهادش نمیکنم...برای عید دیدنی و موارد مشابه و برای همین اوایل بهار به نظرم ایده آله بخصوص اگه لباس هم باهاش ست بشه و حسی از گلهای سفید رو القا کنه میتونه ترکیب بی نظیری بسازه برای یه خانم ۳۵، ۴۰ سال به بالا...جدا از کیفیت روایح، موندگاری عالی و پخش خوبی داره و در کل عملکرد و پرفورمنس در حدی هست که باوجود قیمت نسبتا بالاش، ارزش هزینه کردن داشته باشه برای کسی که محدودیت عدد و رقم نداره...

سلام خدمت دوستان عزیز
در رابطه با این برند فکر میکنم مقداری کم لطفی شده تو ایران و عطرهاش به سختی پیدا میشن درصورتی که بسیار بسیار روایح باکیفیتی تولید میکنه و از هر لحاظ فوق العادس.البته من 4 تا کار بیشتر ازین برند تست نکردم ولی هرکدومشون رو که تست کردم به صورتی عجیبی لذت بردم از ظرافت و شفافیت نت های به کار رفته ی داخلشون.
آخرین کاری که به تازگی تست کردم بعد از سانتال 33,عطر برگاموت 22 بود که در این سایت نیستش.

برگاموت 22 مانند اسمش عطری هست خنک,ترش و تلخ بر پایه برگاموت که به همراه نرولی و نارنج کاور میشه و در اپنینگ تم کار 100 درصد مرکباتی هستش اونم در طبیعی ترین حالت ممکن!یعنی اگر این عطر زده بشه و شما ندونید این بوی عطر هست ممکن فکر کنید لیمو یا نارنج در اون محیط به تازگی پوست کنده شده و فضارو معطر کرده و بوی تلخی ای که از پوست کنده شده ساطع میشه در هم به بالاترین وضوح ممکن حس میشه!کمی که میگذره بوی نارنج کمرنگ تر میشه و جاشو به وتیور میده و فضای کلی عطر رو رو به تلخی بیشتری میبره ولی همچنان برگاموت خیلی محکم کاملا غالب هست(بهترین رفرنس نت برگاموت هم همین عطر هستش)
در ادامه هم مشک رو به صورت خیلی خفیفی احساس میکنم که به نظرم جهت تغییر فضای عطر و در خارج شدن از خطی بودن رایحه در درای داون استفاده شده.داخل نت هاش وانیل هم ذکر شده ولی من حسش نمی کنم و یا شاید با مشک به صورت خیلی کم ترکیب شده باشه که من متوجه نمیشم.
شدیدا کار آرامش بخش و فرشی هستش که حس بسیار خوبی منتقل میکنه.برای من حس قدم زدن تو باغ مرکبات تو همین فصل رو داره و به شخصه خیلی لذت میبرم. از لحاظ رایحه به نیو از زرجوف کاملا شبیه هستش با این تفاوت که در نیو بویی سبز هم حس میشه که باعث تفاوت این 2 عطر میشه.از لحاظ پرفورمنس هم نسبت نوع رایحه ای که داره قابل قبول هستش ولی از نیو چند نمره پایین تر میگیره.

گزارش تست چند کار از برند ل لابو:

- برگاموت ۲۲: عطرهای سیتروسی مدتیه که برام یکنواخت شدن، بنظر میاد ایجاد ترکیبات بدیع و نو توی این ژانر کار سختیه و مهمترین عامل قضاوت برای برتری یه عطر به بقیه کیفیت ساخت و مواد تشکیل دهنده اونه. با این دیدگاه برگاموت ۲۲ شاید بهترین عطر سیتروسی هست که تست کردم. رایحه اش کیفیت آرامش بخشی هم داره.

- سانتال ۳۳: اینهم یکی دیگه از کارهای معروف این برنده. رایحه ای چوبی که بر زمینه ای از چرم پودری سواره و اینقدر شفاف و باکیفیت هست که دونه به دونه نوتها رو میشه از هم تمیز داد. بخصوص نوت روغن ناگارموتا که خشکی صندل رو ازش گرفته و در ترکیب با نوتهای پودری کیفیت پیچیده ومنحصر بفردی داره. اگه قیمتش اینقدر زیاد نبود میتونست امضای من برای فصول معتدل سال باشه.

- پتچولی ۲۴: بیرچ یا درخت غان نوتی هست که رسما از چوب سوخته شده استحصال میشه و طبق آموخته هامون از ایکاروس یکی از منابع ایجاد رایحه چرم هم هست. اونم چرمی که حالتی دودی و قیرمانند داره. حتی کیفیت دودی اونتوس هم به جهت استفاده از این نوت در ترکیباتشه. پتچولی ۲۴ نوت اصلیش نه پتچولی که همین بیرچه. همه نوتهای دیگه (پتچولی وانیل و استیراکس) بازیگرهای فرعی هستن که به بیرچ کیفیت مدنظر عطارو بدن. نتیجه کاری بسیار دودی با زمینه ای از چرم و چوبه. شاید از همین جهته که عده ای با تاور ۳ مقایسه اش میکنن. ولی شخصا کیفیت گازوئیل مانند تاور۳ رو ازش دریافت نکردم. پتچولی ۲۴ موجود منحصربفردیه. رایحه اش بسیار خاصه و تنها یه عطرباز باتجربه باهاش ارتباط برقرار میکنه.

- گایاک 10: یه عطر چوبی خوب و با کیفیت که به شهر توکیو منسوب شده. از نظر رایحه و ساخت ایرادی نمیتونم بهش بگیرم ولی قیمتش خیلی بالاست (لاین اکسکلوسیو از لاین عادی هم گرونتره) و پرفورمنسش ناامیدکننده.

- عود 27: این دیگه آخر انیمالیکهای چوبیه. بعنوان یه علاقمند به این ژانر انیمالیکهای زیادی بو کردم ولی عود 27 با همشون فرق داره. منو شدیدا یاد یه قدم زدن بهاری توی باغ وحش با وجود نسیم خنکی میندازه که از جنگل مرطوبی عبور کرده. اصلا پوشیدنی نیست ولی داشتن دستریزش برای من واجبه. از اون کارهاییه که بارها و بارها باید تست بشه.

- لیس ۴۱: ظرافت و زیبایی این عطر حیرت انگیزه. ترکیبی از گلهای سفید بر روی زمینه ای مشکی چوبی که بواسطه وانیل حالتی خامه ای و شیرین پیدا کرده. ضمن اینکه همون گلهای سفید بیسی برای یه آکورد انیمالیک شدن که بسیار اغواگر و شور انگیزه ( یاس ومریم برای چنین کاربردی خیلی مناسبن) کار شفاف روشن پرامید و اشرافیه. عطری که رو تن یه خانوم برازنده میتونه یه پادشاه رو به زانو در بیاره.

ازبرندش بدون هیچ توضیح اضافه ایی میتونیم برسیم به کیفیت نت های استفاده شده و اویل های عالی و با کیفیت برای ساخت این عطر...درمورد کیفیتش همونقدر بگم که هرچی میخواید میتونید اون رو نفس بکشید،طوری که احساس نکید چیزی غیراز شفافیت و زلالی رو استشمام میکنید...عطراروم و باوقاری هست،ماندگاری داره و به همون سادگی تعدادنت ها و هم خونی شون باهم،ساده و شکیل وبرازنده اس...یک ان من رو یاد اوستارااز برند پنهالیگونز میندازه و حس میکنم تراز کیفیتی شون و واضح بودن چیزی که برای ساخت شون تعریف شده و همووون دقیقا پیاده شده،من رو میکشه به سمت یاداوری اوستارا...اما اوستارا رهاترو سبک تر و شادتر از لیز هست برام..عطرخوبیه اما فک میکنم چندسالی از اوستارا بزرگترباشه و استفاده ازش یک مقداری پختگی بیشتری رو نسبت به مصرف کننده ی اوستار،از شما طلب کنه...برای من زنده گیش به پای اوستارانمیرسه...و اوستارا برام ارزش مندترهست،چراکه با تعداد نت های فوقالعاده بیشتری نسبت به لیز ایده ی عطر پیاده شده و دقیقااا همونی شده که باید میشد..با این حجم نت و درنتیجه پیچیدگی بیشترکار برای رسیدن ب مقصدی که توی مبدا کار مقصود بوده و رسیدن به اون مقصد،برای من ارزش داره...تست کنید هردو کار رو