گورماند است و خیر قربان.
ویرجین آیلند قشنگ پروجکشن سیستم چشایی بر روی سیستم بویایی مغز آدمه. وقتی این عطرو میپوشی حس می‌کنی یه کوکتل از پیناکولادا با یه اسلایس پرتقال در لبه ی لیوان، گرفتی، پرتقالو اول کار مزمزه کردی و بعدش داری جرعه جرعه خود کوکتلو میزنی.
حال خوب کن مخصوصا تو هوای بهار

این عطر احتمالا برای خیلی از دوستان یک حس نوستالژی داشته باشه
یه بوی آشنای قدیمی.
وقتی سمپل این کارو تست کردم، این بو باعث شد دوستم دچار آبریزش چشم بشه. وقتی پرسیدم چرا گفت دقیقا تداعی کننده ی بوی دکلره مو تو آرایشگاه های زنونه رو میده، واسه همین ناخودآگاه به علت شرطی شدن دچار آبریزش چشم شد.
دوستان این کار سیف نیست. مناسب بلایند بای نیست. حتما قبل از خرید، سمپل تست بفرمایید.

به عقیده ی من میلسیم داره نون کرید بودنشو میخوره.
قبول دارم که هر برندی سعی میکنه با آکوردها و نت های مختلف عطرهای متنوعی بسازه تا کلکسیونشو تکمیل بکنه، اما واسه یه کار اکواتیک، میلسیم ضعیفه.

چقدر دوس داشتنیه این عطر.
شاید بخاطر نت لاوندرشه که من عاشقشم.
درای داونش برای من یه کوچولو به الکساندریا ۲ شبیه هست.
مناسب پاییز و زمستان.
این عطر ادمو گیج و گمراه نمی‌کنه، راحت میفهمیش. متوجه میشی دوست خوبته. میفهمی داره اعتماد به نفستو بالا می‌بره.

تو چنین خوب چرایی؟؟؟
از بین سه تا عطر مشر.وبی معروف، انجلز شیر، باراوندا و لاست چری، من به شخصه انجلز شیر رو انتخاب میکنم.
بنظر من اینقدری که نوت مشروبی تو این واضح هست تو اون دوتا دیگه نیست.

بامبو هارمونی، تو رو به اندازه ی عطر بهارنارنج باغ دلگشای شیراز در لحظه ی سال تحویل دوست دارم ...
بامبو هارمونی یکی از سوپر سیف ترین عطرایی هست که میشه خرید. سردرد میگرنی هم خوب می‌کنه موقعی که به مشامت برسه.
اینقدر خنکه این عطر وقتی میپوشیش، حس می‌کنی تازه از حمام اومدی بیرون با موی خیس داری راه میری واسه خودت ...

دوستان در مورد زیبایی های این عطر گفتنی ها رو گفتن، من دوست دارم در مورد بازخوردش بگم
محاله این عطرو بپوشی و اطرافیانت مخصوصا خانوما ازش تعریف نکنن
بلااستثنا همشونم اینو میگن: خیلی بوی تمیزی و پاکی و شیکی میدی.
توصیف خودم از بوییدن این عطر، مثل عطر فضای کوچه های سرسبز، با دیوارهایی که پوشیده شدن از گل‌های پیچک و یاس، با ایوانهایی پر از گلدونهای زنبق و شمعدونی و سینره، در عصر یه روز بهاری که از صبح بارون زده و الان بند اومده ولی هوا هنوز ابریه...

یادمه چندین سال پیش که از دنیای عطر زیاد سر در نمیاوردم تو یه مسافرتی وارد یه مغازه عطرفروشی شدم و چنتا عطر تست کردم، بعد یکی از این عطرها رو زدم به آستین لباسم.
از مغازه اومدم بیرون و تا چند ساعت هی استینمو بو میکردم و لذت می‌بردم
خلاصه از مسافرت برگشتم و همش تو ذهنم بود چرا اسم این عطر رو نپرسیدم یا چرا نخریدمش. تا اینکه دو سه سال بعدش تو یه فروشگاه بزرگی یه قفسه عطر شرکتی بود چندتا عطر شرکتی همینجوری تست کردم یهو دیدم یکیش چقدر مشابه اون رایحه بود و چقدر خوشحال شدم که روی شیشه اون عطر شرکتی به مون بلان لجند اشاره شده بود و سریع یه دونه اصلیشو گرفتم

بوی این عطر، برای من تداعی کننده خاطرات جنوبه، وقتی که زمان برداشت لیمو میرسه و باغبونها با چوب سعی میکنن لیموها رو بندازن پایین، اگه اون لحظه وسط این لیموهای دیم باشین، همین رایحه رو حس میکنین، بوی برگهای له شده ی لیموهای وحشی، بوی خراشیده شدن ساقه ی درخت لیمو

از دید من، رایحه های غالب تو این عطر چرمی و گیاهی هست. یه جورایی نت هربالش حتی غالب تر از چرم هست. بخوام مشخص تر بگم یجورایی بوی شوید خشک شده به همراه یه چرم صیقل خورده میده