بک تنباکوی نسبتا سوخته و ادوبه‌ای از جنس زیره و رابحه‌ی پوست پرتقالی که کمی سوخته یا پخته سده که زیر سابه‌ب تنباکو رابحه‌ب کاملا‌متفاوتی را‌پیدا کرده.‌همونطور که اشاره کردن تنباکو کیفیت البالویی و ملس ندارد.‌کار بسبار کامپلکس است.
فضای سوخته‌ی کار برای من یاد آور اینتاکسیکیتد از بای کیلیان است که کاملا فضای سوخته‌ای از قهوه را به ما می‌دهد.
وجه متعاوتی از تنباکو را به‌ما ارایه میدهد که برای من تازه است.
من دوستش دارم اما کمی بی‌رمق است و پخش و ماندگاری متوسطی دارد.
ابدا کار سنگینی نیست. گرمای کار نیز متوسط است.‌

کاری بسیار با کیفیت و لوکس از چرم. با پخش و ماندگاری بسیار بالا. چرم در این کار با حضور برگ بنفشه تا حدی شبیه به فارنهایت ادوپرفیوم شده. اما فضای بسیاز گرم،‌ خفه و گازوئیلی فارنهایت در آن حضور ندارد.
یک کار چرمی نسبتا سبز که حتی رایحه‌ی چای را نیز تداعی می‌کند. به دلیل حصور صرفا دو نت، صرفا می‌توانم در توصیف بگویم: رایحه‌ی برگ بنفشه در بستر چرم؛
چرمی‌ مهربان و در عین‌حال مقتدر

چرم با اینکه کاملا شفاف کار شده اما وجه انیمالیک، خشن و چرب و واکسی چرم در آن حضور ندارد. گویی پارت‌های هارش چرم از آن گرفته شده و ما با یک کار صرفا لوکس از چرم مواجهیم. فضای چرمی آن با امبرلدر و توسکان لدر و ... بسیار متفاوت است و لذا علاقه‌مندان انحصاری به کارهای چرمی تامفورد احتمالا به این‌کار جذب نخواهند شد.

با تیپ‌های کاملا رسمی، شخصیت‌های assertive،‌ منضبط، هدفمند و در عین حال گرم و صمیمی کاملا ست است.

برداشت من این است که بر خلاف توسکان لدر که برای من بیشتر تداعی‌گر یک دون ژوان است، این کار ابدا این‌گونه نیست و کاملا مناسب یک‌ مرد با کمالات و حتی تا حدی با وجوه زنانه (به دلیل لطافتی که از کار حس می‌کنم) است که در عین فرصت‌های بیشمارش برای لغزش، اما خوددار و وفادار است (در مواجهه با هر امر غیراخلاقی)...

رایحه‌ی آویشن، مریم گلی و اکالیپتوس
بی‌نهایت زیبا.
در سالهایی که حتی گرلن و کرید به صرافت افتاده‌اند تا هر چه بیشتر روایح گورماند شیرین و البالویی و وانیلی و عسلی خلق کنند، در سال ۲۰۲۴، برای ما رایحه‌ی زیبا و سبز آویشن را به ودیعه‌ می‌گدارد.
اصالت سرژ ستودنی است. سرژ راه خودش را می‌رود. جملات او، کارهای هنری او، خانه‌اش در مراکش همگی حاکی از همین است.

اعلب عطرهای این خانه که در شیسه‌های باربک و بسیار بلند خلق می‌شوند (همچون لئو، لئو فروید، دنس لی بلو و...) روایح بسیار بسیار خاص، تک، بی‌مانند و بدیعی دارند.

پیشنهاد می‌کنم این لاین سرژ را حتما تست‌کنید. با تمام عطرهایی که تابحال استشمام کرده‌اید متفاوت‌اند و برخلاف برخی کارهای غیرقابل پوشش سرژ بسیار دلفریب، دلنشین و خوش پوش هستند.

پخش و ماندگاری خیلی خوبی دارد. کاری است کاملا آروماتیک. بوی آویشن به وضوح حس می‌شود.

فدردانت هستیم که این‌چنین بر آرمانهایت علارغم فشار بازار ایستاده‌ای.

گل رز برای من در ابن کار متاسفانه خوشایند نیست. برخی دوستان اشاره داشتند به فضای گلاب‌گون و حرمی و محرم و ... به نظر همین‌گونه است. همخوانی رز و پچولی گویا هدف اصلی روپیون در این کار بوده و احتمالا "کویر اند رز" و این کار هر دو هدفسان ترکیب رز با یک رابحه‌ی دیگر بوده. در این کار رز و پچولی و در کویر اند رز، رز و چرم.
من رز اند کویر رو میپسندم. رز در کویر اند رز در تقابل با چرم کیفیتی سبز گونه پیدا کرده اما در ابن کار به نظر رز در کنار پچولی کیفیت خفه‌تر، خاکی‌تر، کمی انیمالیک‌تر و حرمی تر بافته.
من صرفا دو رابحه‌ی پچولی و رز را میشنوم. هر دو رابحه به وصوح قابل استشمام است رز در بستر پچولی. رز غالب‌تر حس می‌شود.

عطری وانیلی-مشکی-انیمالبک. در ابتدا رایحهکی انیمالیک خیلی قوی حس میشود. اما در میدل نت به بعد اینگونه نیست. یاداور بسیاری از عطرها است، همانگونه که یکی از دوستان‌گفتند. شالیمار، توباکو وانیل، عطرهای تنباکویی
رایحه ترنج و نارنگی حس ترش مزه‌ای که بی شباهت به رایحه‌ی تنباکو نیست نیز به کار اضافه کرده.

رایحه را متاسفانه عارغم کیفیت خوب آن نمی‌پسندم. برای من ملغمه‌ای است آشفته‌ و پریشان از روایح مختلف

توصیف دقیقی بود. صرفا عسل در کار، باعث حس شیرینی نشده. لذا رایحه ابدا کادی سیرین نیست. وزنه‌ی عطر به سمت روایح گلی (یاس) و سبز تمایل دارد. بادام تلخ نیز حتی در درای داون احساس می‌شود. رایحه بسیار زیباست اما پخش و ماندگاری بسیار ضعیف.

سلام. وقت بخیر. این کار متاسفانه گویا دیسکانت شده و به باتل‌های جدید لاین نیش گرلن هم منتقل نشده. از آنجایی که فقط شما در مورد این عطر نوشته‌اید ممنون خواهم شد اگر در مورد رایحه‌ی این عطر بیشتر بنویسید. سپاسگزارم

رایحه تماما وتیور است. یک وتیور بسیار نرم، بدون هر گونه بیرون‌زدگی.
برای من بسیار یاداور وتیور اکستریت یا ادوپرفوم قدیمی گرلن هست.
صرفا در ابن کار حالت صابونی ای که در وتیور گرلن‌هست بسیار کم رنگ‌تر و یا بهتر است بگویم نرم‌تر و ملایم‌تر حضور دارد. کادی بسیار تمیز و نرم از وتیور.
وجه خاکی و گرم وتیور نیز در این کار کاملا حذف شده.‌لذا حس گرم یا خفه‌‌ای که گاهی در برخی کارهای وتیوری میبینیم در آن حضور ندارد.

رایحه بسیار سفاف و دلنشین است. برای علاقه‌مندان به وتیوری که‌می‌خواهند صرفا یک عطر وتیوری بدون هر رایحه‌ی دیگری را استشمام‌کنند قطعا بهترین‌گزینه است.

اما ترجیح‌من در کارهای وتیوری، ترکیب آن با روایح دیگر است. به تنهایی وتیور کار را بسیار قدیمی و کلاسیک جلوه‌میدهد که خوشایند من نیست.

سلام و عرض ادب. کوپال آزور را من‌متاسفانه نیافتم. امکانش هست راهنمایی بفرمایید اگر احیانا جایی در دسترس هست؟
به این موضوع هم آگاهم گه کارهای این برند کلا کمیاب هستن در ایران و حتی کشورهای دیگه. اما‌ اگر در ایران یا خارج از ایران جایی رو میشناسید که این کار رو -البته در بطری‌های اولیه‌اش' موجود داره به نحوی من رو راهنمایی بفرمایید.

اگر مدیر سایت اجازه میدن یا اینجا نام فروشگاه رو درج بفرمایید یا اگر امکانش نیست ادرس ایمیلتون رو بفرمایید من خدمتتون ایمیل ارسال می‌کنم.🙏🌹

اعلب کارهای این برند رو تهیه کردم و همگی کارهای بسیار ارزشمندی هستند. این کار و پلارگونیوم و مسک انسنس رو متاسفانه نیافتم

الوعد (قول) و ارتباط آن با سیب یاداور چه idea یی در ناخوداگاه آدمی است؟ برای فهم این عطر شاید لارم باسد نماد-کاوی و سمبولیرم را وارد تشریح آن کنیم. سیب ممنوعه، تعهد آدم به خدا، عشق افلاطونی، دو نیمه‌ی بک سیب، گناه انسان و بیرون راندنش از بهشت، نقاشی ایکونیک و بسیار وحشت‌انگیز رنه ماگریت از سیبی که در برابر صورت اوست.

سیب قرمز نمادی است از دو پاردوکس گناه و تعهد، از هبوط و سقوط آدمی در دره‌ی تاریکی و گمراهی اما کسب لذت ممنوعه. شهوتی که به دود و تاریکی امیخته شده.

دومینیک روپیون با موفقیت صد در صدی توانسته این وجه دارک و در عین‌حال سنسوال سیب را با استفاده از اکوردهای دودی-چرمی-انیمالیک برای ما به تصویر بکشد. همزمان لذت همراه با گناه را در این عطر حس‌می‌کنیم. ذات پلید و گمراه‌کننده‌ی شهوت-سیب که سبب ترک قول (الوعد) در آدمی می‌شود.

در برخی میان‌ پیری و مستهلک شدنشان ارتباط مستقیم است؛ هر چه پیرتر، از کار افتاده‌تر
و اما برخی همچون روپیون هر چه پیرتر خرق عادت‌تر، مجنون‌‌تر، سالک‌تر، جاافتاده‌تر، استعلا یافته‌تر و عمق‌یافته تر.

زمان‌می‌برد تا بتوانیم بجای دغدغه‌ی بازخورد، به هنر عطرهای امثال تو پی ببریم. فردریک‌مال خانه‌ای را گشود تا امثال تو و النا تمام هنرشان را به دنیا عرضه کنند بی‌دغدغه‌ی بازخورد...