آموآج لاو دیلایت

لاو دیلایت،لذت یا شادیِ عشق از روایح جدید برند نیش آموآج
در گروه گلی-میوه ای-گروماند قرار میگیره .
طبع به نسبت گرمی داره اما بخاطر فضای کلی عطر که به نسبت شاد و منعطفه برای نیمه اول سال هم می‌تونه استفاده بشه.
شروع رایحه با غلبیت یه فضای نسبتا قوی مرکباتی،حس ملموسی از تندی زنجبیلی و نوسانی از اکورد گل های سفیده که تندی زنجبیل به هیچ وجه چیزی از فضای تازه و شاداب مرکباتی اپنینگ کار کم نمیکنه.
در قسمت درای داون فضا پرهیاهوی و شاداب اپنینگ فید و در ادامه شیرینی و ملایمت وانیل در کنار فضای بسیار باکیفیت پودری رایحه رو تکمیل می‌کنه.
به لحاظ شباهت در شروع کمی به پارادوکس پردا و در قسمت درای داون کمی شبیه به ادوپرفیوم ساین شاین از همین برند هست.
رایحه به نسبت آشنا،کم ریسک و چهار فصلی داره.
پرفورمنسش از لحاظ لانجویتی یا ماندگاری خوب اما سیلاژ یا پخش ضعیف تری به نسبت سایر کارهای این برند داره.
در لاین زنانه و کارهای جدید،گایدنس از دیلایت لاو به عنوان یه رایحه نیش و قوی قابل قبول تره.
موفق باشید

کازماس فلاور از برند نیش کلایو کریستین

کازماس فلاور یا گل شاه اشرفی که شکلی خوشه ای-ستاره ای داره و بیشتر در مکزیک و آمریکا جنوبی رشد میکنه‌.
دوبار در سال شکوفه میده و به عنوان گل عشق مورد احترامه.
آیا بو یا آکورد خاصی در این عطر حساب میشه؟خیر و صرفا کانسپت طراحی این رایحه هست.
رایحه این عطر در گروه گلی-شیپق قرار میگیره و طبع به نسبت گرمی داره.
اپنینگ این کار برخلاف تصور یه فضای اسپایسی-امبری و یه مقدار ترش پالم یا آلو سیاه هست.
بیشتر از اینکه آکورد پالم میوه ای یا ترشِ به به تازگی باشه کاملا یه حس تخمیری و کهنه به شروعِ تند رایحه اضافه می‌کنه که ممکنه برای یکسری چندان خوشایند نباشه.
با شروع قسمت درای داون رایحه ای با بیس گلی قابل تشخیصه که شیرینی پودری و کمی کهنه و غبارآلود طور شکلات در کنار فضای بوزیِ رام،رایحه رو تکمیل می‌کنه.
راستش انتظار یه رایحه میوه ای،گورماند و سرحال تری رو داشتم اما اصلا رایحه گورماندی نداره و در در سرتاسر رایحه یه حسی شبیه روایح قدیمی و کمی آکورد های سنگین و دودی حس میشه.
خاص،مرموز و در عین حال لوکس و تجملاتیه و کرکتر خاص خودش رو داره.
پرفورمنسش از نظر من با توجه به سایر کارهای مردانه کلایو کریستین چندان قوی نبود.
ماندگاری نسبتا خوب اما پخش کمی ضعیف با توجه به قیمت و بک گراند سایر روایح برند.
بهتره بلایند بای نشه و گزینه مناسبی برای کادو به شخصی که از سلیقه بویاییش مطلع نیستید،نیست.

ادوپرفیوم کویین آو سیلک از تازه ترینهای دنیای روایح نیش یا برند خوشنام کرید.
بعد از کارمینا بنظرم بی نظیرترین و لوکس ترین رایحه ای بود که میتونست به عنوان عطر زنانه تحت عنوان این برند لانچ شه.
ملکه ابریشم نامی بسیار برازنده و متناسب خصوصا در اکورد های پایانی این رایحه هست و رنگ شیشه نیلی که واقعا خیره کننده و گیرا هست.
طبع رایحه گرم(بیشتر در شروع) هست و در گروه شرقی-گلی قرار میگیره.
اپنینگ کار با غلبیت فضای امبرکسانی بسیار باکیفیت هست و در ادامه رایحه زعفران به شکلی بسیار نرم و تلفیقی کمی گلی شفافیت پیدا میکنه و البته آکورد امبر به تنهایی بسیار غنی و بجا هست اما در ادامه و ترکیب با نت زعفرانی به قول دوست عزیز کمی فضا مدیسن طور یا سنیتیک ایجاد میشه
در شروع قسمت درای داون یا پایانی آکورد وانیلی با رایحه مریم غلبیت پیدا میکنن و حال هوای شیرین، نرم و کریمی یا به اصطلاح خود عطر ابریشمی میشه.
پرفورمنس بشدت قوی و فوق العاده ای داره.
مناسب فصول سردتر یا شب های خنک نیمه اول سال هست.
به لحاظ شباهت در بعضی نوسانات یا رقص نت کمی برای من عطر ل اینتردیت ژیوانچی فلنکر رژ و کمی گوچی راش ادوپرفیوم رو یادآوری کرد.
موفق باشید❤️

در ادامه بجز مفهوم آیکنیک بودن این عطر به پرزنتیشن حرفه ای و موفق کانسپت این عطر اشاره میکنم.
کانسپت این عطر الهام از لبخند،مفهوم شادی و خوشبختی هست که در قسمت تحتانی عطر با قرار دادن شکل منحنی به منحنیِ لبخند اشاره شده.
و از نظر مفهومی،چیزی که خودم اولین بار با پر شدن مشامم از رد بوش متوجه شدم،یه حس آرامش و شادی همزمان بود که از شیرینی و گرمی این عطر دریافت کردم و ناخودآگاه لبخند زدم.
بعداً نظرات کاربران سایت فرگرنتیکا رو خوندم و عیناً به نکته اشاره شده بود که شیرینی این عطر بسیار دلچسبه،به واسطه قرارگیری نت های پودری و زنبق در درای داون،تند،چسبناک و غیرقابل کنترل نیست و گرماش حس آرامش و خوشحالی رو در هر آدمی بیدار می‌کنه.
زندگی برای هر آدمی تا زمانی در جریانه که هم بدنش،هم نفسش گرم باشه و دقت کرده باشین در فیلم ها اگر شخصی از دور مظنون به مرگ باشه،شخصِ ناظر دچار اضطراب و ناراحتی میشه و با کنترل نبض و در ادامه با لمس و دریافت گرمای تنش و نفسش اطمینان میگیره و بخاطر این اطمینان عمیقا خوشحال میشه و لبخند رو لبش میاد.
یا اینکه اکثر آدما از آغوش عزیزانشون بخاطر القای حس گرمی و حرارت مضاعف حس آرامش و خوشحالی رو دریافت میکنن
پس گرما مفهوم جریان و پویایی زندگی هست،چیزی که در طبع این عطر به خوبی رعایت شده و در ادامه شیرینی اولین چیزی هست که در خوشی و شادی پیشکش هم میکنیم و میگیم کامتون رو شیرین کنید که در این عطر با تلفیق پرالین،وانیل،انگور و نت های گورماند یا خوراکی بوجود آوردن تا موجب القای حس شادی از طریق حافظه تصویری به مخاطب بشه.
در ادامه با دریافت گرما و شیرینی،احساس شادی میکنید و لبخندی میزنید و به کانسپت این عطر که نقطه پایانی هست میرسیم:لاویه بل یا زندگی زیباست.
به هایپ شدن این رایحه و دوستانی که بیماری یا میگرن اجازه نمیده از این رایحه به قدر کافی لذت ببرن ندارم و امیدوارم با این دیدگاه لاویه بل براتون توجیه و شادی و گرمابخش لحظاتتون باشه!

پرفیوم لاویه بل رو پیش تر کاملا ریویو کرده بودم اما دلیل استقبال زیاد و موفقیتش در مارکت عطر همیشه برام مجهول بود.
تنها از یه کلمه همزمان برای توصیف و پاسخ این سوال میتونم استفاده کنم،"آیکنیک"
لاویه بل بهترین یا یکی از بهترین نمونه های آیکنیک دنیای روایح زنانه هست.
کلمه آیکنیک بیشتر از هر چیزی مفاهیم دیدگاه سمبلیک رو پوشش میده.
آیکن چیه یا کیه؟مفهوم تصویری یا ویژوآل برای نشان دادن یه دیدگاه جمعی و سمبلیک.
دیدگاهی که عموم در اون اتفاق نظر داشته باشن و صاحب قدمت باشه.
حالا چه ویژگی می‌تونه اصلی ترین یا سمبل یه عطر زنانه باشه؟
یا اینکه شما چطور عطرهای زنانه رو از مردانه تفکیک میکنید؟
90 درصد در پاسخ به شیرینی عطر اشاره میکنن.
علیرغم تمام نظرات که شاید یکی تلخ پسند باشه یا یکی خنک،بیشتر مردم با یه دانش حداقلی از دنیا عطر، روایح شیرین رو به زنان نسبت میدن و درواقع شیرینی مهم ترین دیدگاه سمبلیک و روش تشخیص در عطرهای زنانه ست.
اگر بخوام کرکتر این پرفیوم رو در غالب انسان بگم قطعا مرلین مونرو رو مثال میزنم.
مرلین در تمام سکانس های بازیگری،تریک،جادو یا امضای خاصی نداشت اما صرفا در یک سکانس بخاطر مفاهیم تصویری و کلیشه ای از زن مثل بالارفتن پیراهن سفید و نمایان شدن پاهای خوش فرم و ظریف که جنبه ای از زنانگی هست، استفاده از رژ لب قرمز و خنده های بی نقص،موهای بلوندِ تاب دار،حرکات اغواگر،تبدیل به یه سمبل تصویری بی نقص از زن شد که عده کمی دیدگاه منتقدانه به ظاهرش داشتن و در ادامه امروز مردم مرلین مونرو رو به عنوان یه آیکن یا چهره موفق سینما میشناسن اما بدون پردازش به مفهوم عمیق بازیگری که حرفه اصلی مرلین بود!!
برگردیم به لاویه بل که داستان مشابهی داره.
هنر تلفیق روایح،رقص نت حرفه ای و خلاقیت در این رایحه دیده نمیشه اما برای جلب نظر اکثریت به مفاهیم کلیشه ای و ایده آل عطر زنانه مثل شیرین بودن،ماندگاری و سیلاژ بالا پرداخته و کار شده.
انتظارات اولیه ای که هر زن در خرید اولین عطرش در نظر میگیره و بعدها بر اساس تجربه و مطالعه ممکنه توقعات متفاوت و بالاتری از رایحه امضاش داشته باشه و سراغ روایح ساختارشکن بره.اما این اتفاق از بین ۱۰ تا زن شاید برای یکیشون بیوفته.
بنابراین کمپانی موفقی مثل لانکوم که فیلد اصلی بیزینسش کازمتیک و در ارتباط با زنان هست،قطعا هزینه ساخت یه رایحه خاص،حرفه ای و ساختار شکن رو داره و میتونه خلاق ترین پرفیومرهارو بکار بگیره اما گاها برای ادامه موفقیت و دووم آوردن در دنیای تجارت باید یه آیکن محبوب برای اکثریت باشی تایه یونیک قابل قبول برای اقلیت.

حدود سال 82 هر از چندگاهی با پدرم به دیدن یکی از دوستانشون که از تجار بسیار باتجربه و قدیمی(دهه چهل و پنجاه) بودن می‌رفتیم.
منزل ایشون اون موقع تقریبا در جوار کاخ سعدآباد بود و یادمه دیدار ما هر سال بعد از تعطیلات فروردین بود که ایشون با همسرشون به ایران برمی‌گشتند.
با این وجود که سنم کم بود اما هنوز لحظه ای که از ماشین پیاده میشدم و خنکی باد عصر که مملو از رایحه کاج های تقاطع خیابان طاهری-جاوادان بود و در ثانیه مشامم رو پر میکرد،بخاطر دارم.
به محض باز شدن در ورودی حیاط با موجی از روایح گلی,بخصوص رز های سرخ بهاریِ رونده که رو دیوار و ستون آلاچیق دیده میشد,مواجه میشدم و کمی بعدتر در منزلشون به روال همیشگی بوی عود به مشام می‌رسید و پیش از اینکه خودشون برسن بوی عطر نوستالژی سیلوستره که بر پایه کاج بود با شیرینی عود تلفیق میشد و از ما استقبال میکرد و انگار عنصر رایحه ای که تو خیابان مشامم رو پر کرده بود به این شکل استمرار پیدا میکرد و اولین بار به سبب تعریف و پرسیدن پدرم از این رایحه یکی از سیلوسترهاشون رو که از سفر آورده بودن،به عنوان سوغات،هدیه دادن و از اون موقع سیلوستره شد عطر ثابت پدرم.
به لحاظ شخصیتی ایشون بشدت اهل مطالعه بودن و در کنار تجارت،در ادبیات،شعر و نویسندگی هم دست داشتند.
منش،اصالت خانوادگی و در مجموع ریشه و تبار اصیلی داشتن داشتن و همیشه با استایل کت شلوار، کراوات و کلاه شاپو از مهمانانشون استقبال میکردن و به قول امروزی ها چه از لحاظ شخصیت،چه پوشش old money یا پولدار استخوان دار بودن.
۷-۸ سال پیش استفاده از روایح یونیکس بین عموم خانم ها زیاد باب نبود و بیشتر از ایفوریا،میدنایت رز،شنل چنس و روایح ملایم و کم شیرین به عنوان رایحه مدرن و روز استفاده میکردن.اون زمان من دنبال یه رایحه خاص و اصیل مشابه سیلوستره اما کمی خانومانه تر بودم که عطر لی رژ از کمپانی نوپا و اقتصادی پوچینی رو خریدم و دقیقااا همون تلفیق فضایی بودی که بالاتر گفتم و مجدوبش شده بودم.
البته از قلم نندازم که جنسیت این عطر مردانه بود اما بیشتر خانم ها استفاده میکردن و بنظرم بین برندهای اقتصادی و حتی دیزاینری اون موقع،رایحه بسیار ساختار شکنی داشت.
یه رایحه گرم،شیرینیِ عودطور و کمی تند با غلبیت اکورد چوبی-رزینیِ کاج(در نت ها ذکر نشده بود) و رایحه رز،هلو و یلانگ یلانگ که فضای فمینن و کاملا زنانه در تلفیق با آکورد غالب در یه باتل قرمز و گرد با در طلایی بوجود آورد.
من به این رایحه میگم رایحه اصالت و اشرافی که متاسفانه دیگه از کار تولید نشد و اولین مشابهی که همون فضا رو تداعی میکرد برام رایحه بوکت آیدل بود.
در ادامه بعد از خوندن توصیف این رایحه در صفحه اصلی لاین کازاموراتی زرجف،تحت عنوان رویایی رمانتیک در آوریل و تلفیق گل و ادویه در بادهای جنوبی مدیترانه‌، رنگ قرمز باتل سلطنتی و تولید از سمت برند مجلل و نیش ایتالیایی،همگی مهر تائیدی بود بر اصالت و اشرافی بودن پرفیوم با تمام دیتیل های ظاهریش.
همون طور که گفتم در یک جمله رایحه زنان ثروتمند،باریشه و استایل Old money.

درود سارای عزیز
پوزش بابت تاخیر
این قضیه برای شخص منم خیلی ملموس هست که بجز برند های نیش یا برندهایی که ویژگی شاخصشون خط بو و ماندگاریه و با این شعار جا افتادن،عملکرد برند های دیزاینری سطحِ معمولی بازار عطر در خصوص سیلاژ و رد بو یه مقداری پایین اومده.
شاید فرهنگِ جدید پوشیدن عطر در اماکن عمومی و حساسیت و تغییر شامه ها خصوصا بعد دوران اپدیمی این موضوع رو تحت تاثیر قرار داده باشه.
برای مثال حدود ۲۰ سال قبل در پایتخت شلوغ یه کشور اروپایی حس کردن رد بوی عطر شخصی اونقدر آزاردهنده یا بی ادبی محسوب نمیشد،ولی حالا حتی اگر رایحه ای که شما استفاده کردید به مشام مخاطب مطبوع باشه و نوع رایحه کم ریسک و معتدل باشه اما پیچیدنش در فضا به نوعی بی ادبی و تجاوز به حریم شخصی و نادیده گرفتن قوانین محیط عمومی محسوب میشه و این قضیه سال به سال پررنگ تر میشه مثل حقوق حیوانات یا منع تست حیوانی در محصولات بهداشتی که سال های گذشته چندان مطرح نبود.
شاید بخاطر همین خصوصا کمپانی های حامی این قوانین عناصر مربوط به سیلاژ عطر رو کمی تغییر داده باشن البته بجز روایحی که از گذشته تا حال با ویژگی ماندگاری تونستن در بازار و صدر فروش باشن مثل ادوتویلت هیپنوتیک پویزن دیور.
به نظرم درصورتی که کیفیت کلی نت ها و رقص نت حفظ بشه با فول ور کردن یا تعداد پاف بیشتر میشه با این موضوع کنار اومد و همچنان بازخورد گرفت

موفق باشید

انجلز شیر بای کیلیان

پرطرفدارترین رایحه از کالکشن دِ لیکِرس کیلیان که در حقیقت بجز خود رایحه که سلیقه هست از نظر پرفورمنس،کامبینیشن آکورد، سیلاژ و ماندگاری یه سر و گردن از سایر پروداکت های این کالکشن بالا تره.
نیازی به ریویو من نیست و بیشتر تمایل دارم برای روایحی که تا حالا کسی ریویو نکرده نظر ثبت کنم اما بخاطر جذابیت و جایگاه ویژه این عطر برای خودم، تصمیم به ریویوش گرفتم.
آکورد لیکر یه نت نسبتا ریسکی هست که یا نباید کار بشه یا اگر قرار خصوصا در هارت نت قرار بگیره،بسیار با کیفیت و ریلستیک باشه چون در دنیای واقعی هم بوی بعضی از لیکرها تند و شارپ و بیش از حد الکلیکه.
اپنینگ این کار همون‌طور که باید شما بلافاصله متوجه یه فضای بسیار باکیفیت بوزی میشید و دقیقا همون حسی رو به شما القا می‌کنه که نوشیدن یه شات کنیاک می‌تونه انجام بده یعنی
به وجود آوردن حس نشاط و لذت
و بنظرم به وجود آوردن و القای این حس به مخاطب بدون عمل نوشیدن و وارد کردن یه ترکیب الکلی به بدن و صرفا با بوییدن می‌تونه بی نظیر‌ و جادویی باشه.
در ادامه اون تلفیق دارچین،وانیل،نت همراه با ظرافت و لطیف چوب و رگه های گورماند پرالین یه استایل گرم،کمی اسپایسی،گورماند به وجود میاره که در انتها میرسه به القای حس اغواگری و دعوت کنندگی به مخاطبتون.
یعنی جز اون حالت نشاط آوری و بوزی،حس دعوت کنندگی و شیطنت ناشی از نت های گرم هم به وجود میاد که بی نظیره.
پرفورمنس فوق العاده خوب و سیلاژ رضایت بخشی داره.
اینکه بعضی دوستان اشاره کردن بوی پای سیب میده دقیقا درسته و حس باز کردن در جعبه پای سیب داغ رو داره.
رایحه یونس.کسی داره بنظرم یعنی نه برای خانم ها زیادی مسکلینه نه برای آقایون خیلی لوس و فمیننه و محدودیتی نداره.
اما بشخصه چون روایح سنگین و عودی،چرمی برای آقایون میپسندم،اگر قرار باشه این کار توسط یکی از آقا یا پارنتنر خانومش استفاده شه من شخصا ترجیحا پارنتر خانومه.
مناسب فصول سرد سال و صد البته در شب‌های خنک تابستانی درخشش خاصی خواهد داشت.
در مورد شباهتش با خمره لطافه که تایتل خیلی از یوتیوب های خارجی هست باید بگم خمره خیلی رایحه گورماند تر و زنانه تری داره و یه مقدار اون فضای غلیظ و عربی بیشتر حس میشه و شخصا انجلز شیر بای کیلیان رو بسیار مدرن و بالانس تر می‌دونم.

اپل برندی آن دِ راکس بای کیلیان

از کالکشن فانتزی و بسیار هیجان انگیز دِ لیکِرس برند کیلیان موفق به تست این رایحه،انجلز شیر و رزِز آن آیس شدم.
همون‌طور که در برحه اول از اسم کالکشن مشخصه،رایحه نوشیدنی های الکلی بسیار ملموس و ریلستیک به دور از فضای سینتیک و حالت دارویی و ناشیانه،به شکلی که باید یعنی تلفیق نشاط و لذت پرزنت شده.
ستاره و محصول پرسروصدا این کالکشن بدون شک انجلز شیره اما در حق اپل برندی هم نباید بی انصافی کرد.
رایحه ای در گروه آروماتیک-میوه ای با طبع بوی معتدل خنک هست.
اپنینگ این کار بسیار فرش تر،لایت تر و یجورایی حال خوب کن تر مثل یه نوع لیکر تابستونی هست.
آکوردِ لیکر برندی با کنیاک به تنهایی تفاوت زیادی نداره اما همنشینی برندی در اپنینگ کار به ترتیب در کنار سیب و آناناس یه فضای میوه ای-مشروبی فرش تر،لایت تر و یجورایی حال خوب کن تر به نسبت انجلز شیر بوجود آورده و درست مثل نوشیدن یه شات از لیکر تابستانی خنک هست و دقیقا اون حس فرش و نشاط آورش همون قدر آنی هست.
طولی نمیکشه که در درای داون فضا آروماتیک‌ تر و حال و هوای میوه ای-لکیری کمتر حس میشه.
سیلاژ ضعیف تری به نسبت انجلز شیر داره و کمی ناامید کننده هست.
یونیس.کس اما در قسمت درای داون عقربه به سمت آقایون می‌چرخه
هرچند که من اعتقاد دارم بجز روایح ذاتا مسکلین که آکورد قوی چرمی،عودی و تنباکویی دارن محدودیت و جنسیت برای روایح نمیشه قائل شد.
برای فصول گرم سال مناسب تر اما قطعا پخش ضعیف تری خواهد داشت و بهترین زمان استفادش شبای نسبتا خنک بهار و اوایل تابستان هست.

ممنون از نگاهتون

کریستال نوآق که پیش تر ریویوش کرده بودم و بخاطر اضافه شدن این عزیز به کالکشنم در قالب هدیه سال نو میلادی خواستم نکات جدید تری که در این چند روز مواجه شدم رو بگم.
امسال من از نظر استایلی به رنگای تیره تر،چرم و اکسسوریای جسورانه تر شیفت کردم و ناخودآگاه این قضیه رو تو انتخاب پرفیوم هام هم منعکس کردن و از پاییز تا به امروز بیشتر از لانویت ترزور لانکوم و بلک اپیوم استفاده میکردم.
یکی از دوستان که با سلیقه بویایی من آشنا بود و شناخت نسبی هم از شخصیتم داشت این پرفیوم رو برام انتخاب کرد و هدیه داد.
هر چند که حس نوستالژی بودن و هایپ شدن این پرفیوم در دوران تینجیم و کالکشن کریستال ورساچی طی سال های 2007-2010 و قرار گرفتنشون در کنار برندهای متداول اون زمان مثل نینا ریچی،کنزو ،کلوین کلاین،اسکادا وپلیس ،غیر قابل انکاره اما هیچوقت تصمیم به تهیه اش نگرفته بودم.
میتونم بگم این پرفیوم زمان درستی به دست من رسید و اگر سال گذشته بهم هدیه میشد یه پاف هم ازش استفاده نمی‌کردم.اما با توجه به علاقه ام به عطرای تلخ و شرقی طی این چند ماه کاملا این ضرب المثل برام تداعی شد که میگن آب نطلبیده مراد است.
ورساچی نوآق اونقدری که فکر میکردم اسپایسی و غیر قابل تحمل نیست.
تلفیق اسپایسی جینجر و پپر از همون لحظه اپنینگ مشهود و غالبه اما در ادامه به شکل عجیبی با لطافت گادرنیا و آکورد چوبی-نارگیلی و حس کریمی بالانس و بی نهایت لذت بخش میشه.
کاریزماتیک و کرکتر مستقلی داره اما دعوت کننده و اغواگر نیست و بیشتر مرموزه.
بنظر پوشیدن و حتی امتحان کردنش جسارت و صدرصد استایل خاص و دارکی میطلبه چراکه یه رایحه یونیسکس و غیرقابل انعطاف داره و با حال و هوای برون گرایی و شادی و خنده مفرط مچ نیست.
برای تنوع و تجربه همزمان حس تلخی و دلنشینی خوب بود و تو این هفته که گذشت واقعا ازش لذت بردم