درود بر شما
هر عطری که نظرتون رو جلب کنه و بتونید باهاش ارتباط برقرار کنید ، هیچ عیبی نداره که اون رو بپوشید.
فقط یک نکته ای رو مدنظر داشته باشید که عطرهایِ زنونه، بعضا بعد از مدت کوتاهی تحملشون خیلی سخت میشه. برای خودِ من اکثرا از ابتدا اینطور هستند. پیشنهاد میکنم اگر هنوز اون عطر رو نخریدید ابتدا با یک سمپل یا دستریز ، مدتی با اون عطر باشید، اگر باهاش سازگار موندید بعد اون عطر رو بخرید.
بدرود

درود بر حسین آقا
گمان کنم پاسخ اول توسط مدیریت تایید نشد چون علاوه بر آدرس ، نام فروشگاه هم ذکر شده بود.
امیدوارم این پاسخ حذف نشه.
برای اینکه تایید بشه محدوده ی فروشگاه رو میگم.
خیابان پیروزی. خیابان نیروی هوایی

درود
چاکریم امیرآقا
چه جالب. با تست تراژدی و زمانی که به بیس نت میرسیم من احساس کردم که به الکساندریا2 شبیه شده. البته قبلا یک تست دم دستی از ژرجوف داشتم و شمایلی ازش یادمِ. وحالا شما هم تست اون رو پیشنهاد میدی . سپاس از حضورِ گرمت.
امیر جان زمانی که صحبت از مجدا و لورنزو ویلوروسی کردی یادِ یک عادت رفتاری از خودم کردم. البته خنده دارِ ولی دلم میخاد که بگم. من از کودکی تا حالا هر وقت یک غذایِ خوشمزه جلوم بودِ همیشه دوست داشتنی ترین اعضایِ غذا رو میگذاشتم آخرش میخوردم مثلا ته دیگ.
چون نمی خواستم که جریانِ لذت بخش خوردنِ اون غذایِ خوشمزه به این زودیا تموم بشه و یه چیزی گرو میذاشتم تا در آخر به اون برسم.
حالا اینجا و در دنیایِ بی نظیر و کهکشانیِ روایح، ورود به بعضی برندها برام حکمِ همون ته دیگ رو داره و گرو نگه میدارمش تا حالا حالا ها این عطش ادامه دار باشه.
یک لیست بلند بالا برای تست دارم.
یک نکته ی دیگه امیر جان این که احساس میکنم شامه ی من هنوز به اون مرحله ی حرفه ایِ شامه شما نرسیده.
زمانی که دو سه تا عطرِ نیش یا در حد نیش تست میکنم انگار از تجزیه تحلیلش می برم یا یه جورایی خسته میشم. در اوج سرمایِ چند وقت اخیر گهگاه هوس عطرهایِ خنک و ملایم به سرم میزد که خودم می فهمیدم شامه خسته شده و داره درخواست ریکاوری میکنه .از طرفی می دونستم که زمان داره تموم میشه و خیلی از عطرها در اوج سرما خودشونُ نشون میدن. مثلا تام فورد فابیولوس رو در هفته ی پیش چند بار تست زدم و احساس میکردم که هوایِ بهاری برای تستش مناسب نیست .
یه مواقعی هم احساس می کنم برایِ درکِ بهترِ کارهایِ نیش باید مدتِ بیشتری باهاشون باشم و این پارادوکس ادمُ دچار سرگیجه می کنه.
در هر صورت بودن در محضر اساتیدی مثل شما و چند نفر دیگر از دوستان که همیشه در دسترس هستید و عطرهایِ بیشماری رو میشناسید مایه ی دلگرمی است.
همیشه شاد باشید

درود بر استاد بزرگ امیرآقایِ گل
برای عطر امشب نیز از تراژدی آو لرد جرجِ پنهالیگونز بهره بردم که عجب شاهکارِ خوشبو و خوش بازخوردیِ.
یک ریویو کوچولو ازش میزارم فردا. از ۲ ماه گذشته که دستریزشُ تهیه کردم تا حالا چند بار استفاده کردم ولی به این راحتی نمیشه براش ریویو نوشت. به نظرم بسیار عطر پیچیده ایِ.
امیرِ دوست داشتنی سالی پر از خوشی رو برات آرزومندم.
بدرود

درود بر همه ی عطرافشانی هایِ گل
علی آقا نوروزت مبارک
خوش به حالت با ژوبیلیشن، سلام منو بهش برسون.
هنگامِ تحویل سال پرایوت لیبل زدم چون بهترین و فاخرترین عطرِ مجموعه ام بود. شاید کسی پیشِ خودش بگه کاراکترش ، کاراکترِ شادی نیست اما برایِ لحظه ی مقدس و خاصِ نوروز باید از بهترین عطر استفاده کرد که برای من و به سلیقه ی من ژووی پاریس پرایوت لیبل بود.
خوش بگذرِ

درود
من هم اینجا هم به آقا کامبیز بزرگ و هم به همه ی عطرافشانی ها پیشاپیش تبریک میگم.

درود بر آقا سپهر گرامی
واجب شد اون کارِ بای کیلیان رو تست کنیم. البته اگر گیرش بیارم این اولین کاری هست که از بای کیلیان تست می کنم.
سپاس از شما

درود بر علی دهقان گرامی
بله. ظاهرا تشابه در کارهاش زیاد هست و معمولا کپی کار خطابش میکنند اما چند ماه پیش در همین عطرافشان اتفاقی برام افتاد که خیلی جالب بود.
زیر شگیا از همین مارلی، در قسمت انتهایی پیامم نوشتم که شگیا یک کپی از پرایوت لیبل است. در واقع اونقدر پرایوت لیبل رو بزرگ می دیدم و می بینم که هیچ عطریُ بالاتر از اون قرار نمیدم. اما یکی از دوستان گفت که لانچ شگیا ۲۰۰۹ و لانچ پرایوت ۲۰۱۱ است و بی انصافی است که بگیم شگیا کپی پرایوت است.
از این جهت که پرایوت لیبل عطری کمی پیچیده تر و جامع تری هست و اندکی تفاوت دارند و از طرف دیگه باید واقعیت رو بگم که برام سخته اون رو کپی عطری بدونم ، هیچ وقت گفته نشد پرایوت کپی شگیا هست اما یک نکته برام ثابت شد:
به این راحتی درباره ی اصالت و یا در مقابل اون کپی کاریِ بعضی کارها ، نباید صحبت کرد.
شگیا از مارلی عطری قدیمی تر از شاه عطرِ دنیایِ روایح یعنی پرایوت لیبلِ ، و رایحه ای بسیار شبیه به هم دارند.
شاداب باشید

درود
هرود
بعید میدونم این غول تنباکویی علاقه مندان به این سبکِ بورو راضی نکنه. حتی از مخالفان سرسختِ مارلی هم در کامنتهاشون میشه فهمید که برایِ این عطر یک مقدار ملاحظه می کنند.
خیلی برام جالب بود وقتی نتهایِ معرفی شده ی این عطرُ می دیدم. تقریبا همه چیز بر بستر تنباکو.
شروعی که نزدیک هست به توباکووانیل تام فورد. میدل نتی که فضای دارویی داره و بیس این عطر که میشه گفت مستقل هست . در هر نت با کیفیت هست.
میشه گفت این عطر نقطه ثقلی هست در عطرهایِ تنباکویی که همه رو با خودش همراه کنه.
با پرفورمنسِ عالی و مجلسی.
به نظرم یونی سکس است .و خوش بازخورد.
بدرود

درود
اولا. اینکه صابون‌گلنار نه و اون صابون نخل زیتون بود که این بورو میداد. الان نمیدونم این بویِ زیبا رو میده یا نه؟
اگر این بورو بده حتما تهیه میکنم.
دوماً.خیلی جالبه که ما با اصطلاح عطر سلیقه ای هست و خیلی اصطلاحات دیگه سعی در ماست مالی کردنِ ادبیاتِ ضعیفمون داریم.
پر واضحِ که شرکتهای تولیدی لوازم بهداشتی و آرایشی برایِ جلوه ی بهترِ محصولاتشون و فروش موفق تر میان از اسانس های عطرهایِ معروف و محبوب استفاده می کنند. خیلی خنده دارِ ما هنوز میگیم فلان عطر بویِ فلان صابون رو میده . در صورتی که اون صابون است که از رایحه ی خوشِ اون عطر استفاده کرده نه برعکس.
چندی پیش زیر پیج بنتلی آزور کسی نوشته بود《شامپو》. ناخودآگاه از چشمم افتاد تا الان که یکی از دوستان به طور ضمنی در این پیج تعریفشُ کرده بود.