"روابط انسانی مستحکم"
واقعا زیبا فرمودید
هروقت یجا کم میاوردی هم از لحاظ مالی و هم روحی، اطمینان داشتی با یک تلفن و تماس کوتاه کسانی هستند که به کمکت بشتابند، بدون هیچ چشمداشتی، چون اصولا چیزی هم نداشتی که مردم بخاطر اون بهت کمک کنن، فقط به خاطر خودت بود و خودت....
دم همه اونهایی که هنوزم انسان هستند، هنوزم از ناراحتی بچه محله هاشون ناراحت میشن، هنوزم به فکر شکم فقرا و یتیمان هستند، هنوزم معتقدن همه چیز گذرا هست و فقط تنها چیزی که در تنهایی فکرش و خاطرش یه لبخند شیرین به لبت میاره، یاد روزی هست که دستی گرفتی... گرم گرم گرم
دم همه بچه های بالاشهر و پایین شهرِ لوتی مسلک گرم

هنوز شیشه خالیشو دارم، خیلی با آهنرباش حال میکنم، واقعا طراحش خیلی خوش ذوق بوده

حدود سال 77 پدرم چندسالی بود فوت شده بود، با مادرم و برادر کوچکم در محله ی دروازه سعدی شیراز، یه خونه بسیار قدیمی اجاره کرده بودیم و من کار میکردم تا برادرم درس بخونه.. ان سالها برادرم هنرستان آوینی تهران سینما میخوند. دوستی داشت که اون هم شیرازی بود و باهم هم خونه بودن. دوست برادرم سیّدمازیار هم عشق سینما بود، و خوب بچه مایه دار بود و همه جوره خرج میکرد، الان هم میبینم خیلی پیشرفت کرده و به ارزوهای سینماییش رسیده و تهیه کننده سریالهای مطرح است... بگذریم... یادمه شب عید هیچی نداشتیم، حتی پول خرید یک جعبه شیرینی هم نداشتیم، داداشم که تازه از تهران اومده بود گفت زنگ میزنم مازیار و ازش 20 تومان قرض میکنم بعد یواش یواش بهش میدم.. تلفن زد و سیدمازیار هم نه نگفت... شب بود حدود ساعت 9 دیدم در میزنن، مازیار بود، با میتسوبیشی لنسر باباش و لباسهای شب عید نو و خیلی شیک و باکلاس و بوی عطر جوپش کوچه را برداشته بود. 20 تومان را داد و رفت، و ما ان عید را با خود 20 هزارتومان پول مازیار که قرض کرده بودیم گذروندیم... یادش بخیر... سختی ها همش میگذره.... این عطر من را یاد اون شب میندازه... با اینکه هز گذشته ام فراری نیستم و بهش افتخار میکنم ولی این عطر یجور حس شرمندگی برای من داره... من الان وضعم خوبه، مازیار هم به آرزوهاش رسید، برادرم هم اسکاتلند زندگی خوبی داره....

یکی از مدلهای برتر پاریس که ایرانی اصل هست در قسمت استوری اینستاگرام جواب یکی از طرفدارانش را که این سوال بوده:
شما چه عطری استفاده میکنید که بویی روحانی و الهی دارید همیشه؟؟
اینطور داده: oud satin mood را با ombre nomade میکس میکنم.
البته اضاف کنم این مدل مشهور که بسیار انسان زیبایی هست هم از لحاظ چهره، هم اخلاق از جامعه ی تراجنسیتی میباشد.

نمیتونم از فکر این عطر بیرون بیام، این عطر یک دوگانگی خاصی داره در وجودش...
دی کاپریو در فیلم جانگو : از یک طرف یک جنتلمن خاص، خوش پوش، اشراف زاده، مبادی آداب، عاشق فرهنگ و هنر و ادبیات فرانسه..... از سمت دیگر یک بیمار روانی، عاشق جنگ برده ها، با چکش مبارزش سر مبارز بازنده را میترکونه و اون آبنبات میجوه، در سکانس دیگر برده ای که قصد فرار داشته را به خورد سگهاش میده، زن جوان را برهنه درون اطاق داغ میندازه و....
عطری دوگانه...

شادترین عطر زندگیم، بی روحیه هستی، حوصله نداری، افسرده ای، از دنیا و آدمهاش بیزار شدی، دلت گرفته، این عطر را بزن و فقط به چیزهای خوب فکر کن، این رایحه حال دلت را خوب میکنه... از سال 80 رفیقیم با هم... فقط دنبال بازخورد نباش، همون 20 سال پیش هم انچنان پرفورمنسی نداشت.. فقط برای دل خودت بزن.. تو فضای ماشین اسپری کن و تو شهر بچرخ و به قول چارلی چاپلین به این دنیا و مردمش که از دور شبیه کمدیه بخند.

عطرهای زارا بر خلاف تولیدات پوشاکش به هیچ عنوان ارزش خرید ندارند

مربای آلبالو دست در دست تنباکوی ناب.
بهترین عطر تنباکویی از دید من
سنگین و باوقار

جنوبیها بیشتر متوجه میشن چی میگم، مخصوصا استان بوشهریها..
تنباکوی محمود احمدی یا بنیاد وقتی قشنگ بشوریش و اصطلاحا شیرینش کنی وقتی نیمه سوز شد و میخوای بریزیش دور، ان تنباکو نیمه سوز را که هنوز مرطوب هست را وقتی بوش کنی، این عطره.

سلام
بااحترام سرکارخانم گفتم شاید نشنیده باشید این متن اهنگ شاهین نجفی هست