نظرات | محمود سلطانی
ترتیب نمایش
زمستان سرد در راه است
موفق شدم این کار را به صورت اقساط از فروشگاه شیراز خریداری کنم..
عطری عبوس و خشن که کوچکترین لطافتی نداره و در عین حال بسیار باکیفیت. پخش و ماندگاری عالی که به نظر بنده خیلی زیاد هم هست. چیزی که نظرم را جلب کرد افشانه این عطر هست که بسیار با کیفیت هست و حجم پاشش کم و بسیار پودری داره. اگر با پرایوت لیبل مقایسه بشه بنده این کار را بیشتر میپسندم هرچند که پرایوت هم جایگاه خودش را داره.
یاداور مردی مقتدر، ویتو کورلئونه (مارلون براندو) در پدرخوانده.
ویتو (مارلون براندو):‌ وقت صرف خانوادَت می‌کنی؟
جانی فانتین: البته که می‌کنم.
ویتو: خوبه. چون مردی که وقت صرف خانوادَش نمی‌کنه، ‌هیچ وقت نمی‌تونه یه مرد واقعی باشه.
................
قوی کسی است که نه منتظر می‌ماند خوشبختش کنند و نه اجازه می‌دهد بدبختش کنند. (ویتو کورلئونه)

سپاس از عطار دیوانه برای خلق این رایحه
16 تشکر شده توسط : بهزاد معصوم نژاد علی
خوشبو يا بدبو نظری ندارم ولی جنس رایحه به شدت مصنوعی با پخش و ماندگاری بی حساب و کتاب. کوتای هم همینجور. به نظر من اینطور پخش بو یکجورایی تعرض به حریم دیگران حساب میشه، یک‌جور خودخواهی که تلاش میکنه تمام نگاهها به سمتش باشه و حتی بعد از رفتنش راجع بهش صحبت بشه.. چرا؟؟ نشر بو هم باید حریم داشته باشه. ماندگاری هم به همین منوال. تمام دوستان صحبت از ماندگاری یکماه روی لباس میکنند، چرا؟؟ مگر نه اینکه لباس بعد از نصف روز یا یکروز پوشیدن در این هوای الوده و بعضا گرم باید شب شسته و مجدد اطو بشه؟؟ منطق ماندگاری یکماه روی لباس چیه؟؟ یعنی یکماه لباسش را کسي نمیشوره؟؟؟ در استفاده از عطر از دید بنده باید به حریم اشخاص احترام گذاشت... همه.. همکار، مردم کوچه و خیابان، حمل و نقل عمومی، کافه رستوران و......
7 تشکر شده توسط : ROSA محمد ادریسی
اضافه کنم که واقعا پخش عجیب غریبی داره... نمیدونم چجوری ساخته شده ولی با دو پاف یه فضای صد متری را کامل پوشش میده... اوج پخش بو در عطر هست
3 تشکر شده توسط : رضاحسین نوری امین رضا صانعی
سلام بر اهالی شیک پوش محله ی عطرافشان❤️
سفارش دکانت این عطر چند روز پیش به دستم رسید.
در بین شما دوستان آموزش دیدم که بلافاصله راجع به عطری نظر ندهم و بگذارم مدتی بعد از چند تست در موقعیت و مودهای مختلف نظر خودم را بگم.
بعد از چند تست به نظر بنده اصلا از لحاظ کیفیت رایحه با باراوندا قابل قیاس نیست... فقط ماندگاری و پخش خوبی دارد که بازهم از دید بنده ماندگاری باراوندا روی پوست بیشتر است....راجع به نت تنباکو که بنده هرچه دقت کردم همچین بویی در پایانش حس نکردم. شیرینی کار هم با اینکه سعی شده با عود و غیره کنترل بشه ولی بازهم شیرینی اون غالب است. نت تلخی که معمولا بعد از بوییدن ویسکی باکیفیت حس میکنیم هم در این عطر خیلی کم هست. برای بنده که از عطرهای شیرین فراری هستم متاسفانه جذابیتی نداشت. به نظرم باراوندا با داشتن قیمت خیلی بالاتر در حجم یکسان ارزش خرید بیشتری داره.

هر چند که رنگ و بوی زیباست مرا

چون لاله رخ و چو سرو بالاست مرا

معلوم نشد که در طربخانه خاک

نقاش ازل بهر چه آراست مرا
17 تشکر شده توسط : امیرحسین نصیری مجد nazanin
Private Label
لینک به نظر 31 شهریور 1402 تشکر پاسخ به شهرام
مقایسه لالیک با پرایوت لیبل مثل این میمونه که لاندرور آبی و سبز رنگ، که هموطنان زاگرس نشین هم عاشقش هستند را با هامر سراپا مسلح ارتش آمریکا مقایسه کنی.
به همان اندازه بی ربط
برای بنده بیش از یکسال زمان برد تا پی ببرم حرف حساب این عطر افسارگسیخته چیه.
8 تشکر شده توسط : محسن Mehran
ترسناک و سنگین
فروشگاه عطر معروف شیراز: میخوام یه عطر بهت معرفی کنم که بوی پادگان نظامی را میده
من:یعنی چی
فروشگاه: تجسم کن یه شب زمستانی سربازها وسط پادگانی توی یک دشت بزرگ با پوتینها و لباس نظامی دور یک اتش جمع شدند و چای میخورن. دستت را بیار جلو....
.
.
حدود 15 سال قبل به واسطه ی یکی از دوستانم که اصالتا بچه ی منطقه ی دالکی و مزارعی از شهرستان دشتستان استان بوشهر هست با داماد ایشان که نخل دار هست در روستای مزارعی، اشنا شدم. منطقه ی دشتستان قطب مرغوبترین خرما و رطب خاورمیانه هست. مدتی از دوستی ما با داماد ایشان میگذشت. شبی از شبهای زمستان بنده را دعوت کرد به نخلستان برای صرف کباب گوشت حیوانی که خوردن گوشتش بین مردم مرسوم نیست. از بوشهر که حرکت کردم نم نم باران بود، وقتی به نخلستان که خارج از محدوده روستا بود رسیدم هوا کاملا تاریک شده بود و نم نم باران ادامه داشت. هوا به اندازه ای تاریک و نخلستان مه گرفته بود که چند متری خودت را به زحمت میدیدی. با چراغ قوه به استقبالم امد و پای پیاده به سمت کپری که با اصطلاحا پیش(برگ) نخل درست کرده بود رفتیم. بعد از سیخ کردن کبابها بیرون از کپر با قسمتی ابتدایی برگ نخل که اصطلاحا تاپول نامیده میشه اتش درست کردیم و سرگرم صحبت شدیم. تاپول نخل بوی دودی بسیار تند و عجیبی داره. کاپشن چرمم زیر نم نم باران خیس شده بود و با بوی دود تاپول و گلها و علفهای بهاری که دورتادورمان را گرفته بود قاطی شده بود(زمستان دشتستان در اصل بهار اونجاست).فضای زیبایی بود قبل از اینکه دوستم بهم بگه: نمیخوام بترسونمت ولی حس میکنم یه نفر بین نخلهاست.
فضا دیگه با این حرفش فضای زیبایی نبود. دود تاپول و گلها و علفها، بوی کباب، بوی چرم خیس، بوی سیگار روشن برلب دوستم و فضای مه آلود لرزه بر اندامم انداخت. هنوز چند دقیقه نگذشته بود که مردی کوتاه قامت با اندامی فربه و لباس سراپا سفید بدون اینکه توجهی به ما داشته باشه از کنار ما گذشت و به سمت سرازیری رودخانه رفت و در مه گم شد. دوستم با فریاد گفت بدو ماشین را روشن کن باید بریم......
اینکه اون شب ان شخص کی بود و چی گذشت هیچ نظری ندارم ولی خاطره اون شب بعد از سالها هنوز هم لرزه به اندامم میندازه...
در مغازه به محض اسپری کردن عطر توسط فروشنده خاطره ان شب برام زنده شد. ترسیم کانسپت عطر توسط فروشنده به طور عجیبی با خاطره ترسناک و حافظه من همخوانی داشت.
23 تشکر شده توسط : Haddock Mohammad D
چند هفته پیش در مسافرت تهران تو جاده لاستیک ماشین اصطلاحاً دو پوست شد، تهران که رسیدم سوال کردم گفتند مرکز لاستیک ماشین چراغ برقه. رفتم برای خرید چهار حلقه لاستیک نو، چندجا قیمت گرفتم، وارد یکی از مغازه ها که شدم تا سقف لاستیک چیده بود و خود صاحب مغازه با دو نفر دیگه اخر مغازه پشت میز کوچکی در حال خوردن طالبی بودن، خیلی عجیب بود، ترکیب بوی لاستیک ماشین نو و خربزه شده بود فانتوماس🤭...
لاستیک را همونجا خریدم و آخرش به صاحب مغازه گفتم داداش محیط کارت امروز به طور طبیعی بوی یک عطر نیش و جنجالی را میده....
21 تشکر شده توسط : منوچهر سالمی
به به
فرمانده ی عطرهای صابونی
قبلنا تو بازار کویتی های بوشهر صابون لباس میفروختن که خیلی وقته دیگه پیدا نمیشه، صابون لباس حالا چی هست؟؟
یه صابون با ظاهر ساده که مختص ساخته شده بود برای کشیدن به صورت خشک روی لباس و شلوار،مادرم که اصالتا از محله ی دهدشتی یکی از چهار محل قدیمی بوشهر هست (خدا رحمت کنه آقا بخشو بچه همین محل بودن) تعریف میکنه در گرمای تابستان قبلنا که کولر گازی و حمام به این صورت نبود صابون میکشیدن روی لباسشون برای اینکه توی گرما و شرجی بوی حمام و تمیزی بدن بدون اینکه صابون ردی ازش روی لباس بمونه، خیلی سال قبل دوران مدرسه اقوام که از بوشهر میومدن هوا خنکی شیراز خونمون برای مادرم و پدرم میاوردن و منم استفاده میکردم. تو مدرسه حتی ناظم بداخلاقمون عاشق بوش بود... این عطر به طور خیلی خاص بوی ان صابون را میده. حس تمیزی و اینکه تازه از زیر دوش امدی بیرون.
22 تشکر شده توسط : هاشم پور سیدمصطفی موسوی
سلام
دوهفته قبل به همراه خانواده مسافرت تفریحی به پایتخت کشورمان داشتیم. هتل فردوسی محل اقامتمان بود نزدیک میدان فردوسی.ورودی کوچه هتل فردوسی کارخانه قدیمی آبجو سازی آرگو قرار داره. یکروز صبح قدم زنان وارد محوطه کارخانه شدم که بازسازی و تبدیل به گالری شده. سمت چپ حیاط درب چوبی بزرگی قرار داشت، درب را باز کردم و وارد شدم و با زیباترین دیزاین کافه که تا به حال دیدم مواجه شدم. از انجا که به عنوان شغل دوم نجاری هم دارم و کارهای دیزاین هم انجام میدم از بارمن که جوان خوش چهره با موهای بلند و بسته شده به سبک ژاپنی و گل گوشهای زیبا درخواست کردم چندتا عکس از کافه بگیرم. خانم جوانی با پیراهن و دامن بسیار زیبا و موهای کوتاه به سبک آلمانی و رنگ سفید در حال مطالعه و نوشیدن قهوه در کنج کافه بود و بویی بسیار دل انگیز فضای انجا را گرفته بود. شروع به عکاسی کردم، دیوارها از دهه چهل دست نخورده باقی مانده بود، سیاه و کثیف و دود گرفته با اجرهایی که خیلی جاها کاهگل هاش ریخته بود، پیشخوان های کوچک چوبی در فاصله های مساوی که روی ان اواژور کوچکی قرار داشت، نورپردازی بسیار زیبا، کانتر اصلی تمام از متریال مس که بسیار زیبا جلوه میکرد، داکتها و لوله های تاسیسات همگی از جنس مس. سقف و دیوارها دست نخورده باقی مانده بود با اضاف شدن طراحی روز. موسیقی بسیار زیبای پنگوئن از گروه"او و دوستانش" در حال پخش بود، سفارش قهوه دادم و نشستم، بویی که در فضا پیچیده بود ویران گر بود، نتوانستم تحمل کنم و از مسئول بار پرسیدم ببخشید چه عطری اینجا استفاده کردید؟ گفت اینجا هیچ عطر و خوشبو کننده ای استفاده نمیکنیم و عطر مربوط به ان خانم است. موقع خروج نزدیک خانم با احترام سلام کردم و گفتم سرکارخانم لطفا اسم عطرتان چیست؟؟
با خوشرویی و احترام گفت : الکساندرا 2
بوی عطر عجیب با فضا، موسیقی و شخصیت خانم همخوانی داشت....
پنگوئن :
میشنوی صدای پاشونُ
دارن نزدیک میشن و نزدیک‌تر
دیگه داره تموم میشه نمایش
داریم میرسیم به صحنه‌ی آخر
خو من مثل تو میترسم
خو منم میترسم از مردن
ولی اگه هیچکس یادش نموند
من و تو که یادمونه هنوز
صبح ها قدم میزدیم تو پیاده رو
کنار چندتا کرگدن
شب ها تا صبح میرقصیدیم، یادته؟
چشم تو چشم چندتا پنگوئن
رودها پر از آب بودن، پر از آب بودن
درخت ها سبز، سبز، سبز بودن واقعا
به سیاهی تاریکی شدن
آسون‌ترین راهه دوست من
رفتن و رفتن و رفتن مثل باد
همیشه راحت‌تره از بودن و جنگیدن
من خوشحالم از اینکه با همیم
خوشحالم هنوز لبخند میزنیم
خوشحالم از این مردن
کنار رویاهای تو و من
بگو هنوز رویا داری
بگو هنوز امیدواری
از اون در هر چی بیاد تو مهم نیست
ما باهاش روبه‌رو میشیم
چون هنوز رویا داریم
چون هنوز امیدواریم
از اون در هر چی بیاد تو مهم نیست
ما باهاش روبه‌رو میشیم
چون هنوز رویا داریم
چون هنوز امیدواریم
از اون در هرچی بیاد تو مهم نیست
ما باهاش روبه‌رو میشیم
یه روزی میرسه که دوباره ما
صبح‌ها قدم میزنیم تو پیاده رو
کنار چندتا کرگدن
شب ها تا صبح میرقصیم باز
چشم تو چشم چندتا پنگوئن
رودها پر از آب میشن
ماهی‌ها برمیگردن به خونه
من و تو بازم با همیم زیر
درخت‌هایی که سبزن واقعا
صبح‌ها قدم میزنیم تو پیاده رو
کنار چندتا کرگدن
شب‌ها تا صبح میرقصیم باز
چشم تو چشم چندتا پنگوئن
رودها پر از آب میشن
ماهی‌ها برمیگردن به خونه
من و تو بازم با همیم زیر
درخت‌هایی که سبزن واقعا
23 تشکر شده توسط : فرشاد رامتین منوچهر
Russian Tea
لینک به نظر 11 شهریور 1402 تشکر پاسخ به فیروزه مولائی
پخش متوسط و ماندگاری خوبی داره، تو دل خودتون چرکش نکنید، این عطر خیلی نجیب هست و های و هوی نداره، خیلی عاشقانه هست، من خیلی راضی هستم.
واقعا تبریک میگم به سلیقتون، به شادی استفاده کنید.
7 تشکر شده توسط : هاشم پور محمد ح.

تمامی خدمات این سایت، حسب مورد دارای مجوزهای لازم از مراجع مربوطه می باشند و فعالیت های این سایت تابع قوانین و مقررات جمهوری اسلامی ایران است.

هرگونه استفاده از مطالب این سایت بدون اجازه مدیران آن غیر مجاز بوده و تبعات آن بسته به نوع تخلف، متوجه افراد خاطی خواهد بود.

Iran flag  Copyright © 2007 - 2024 Atrafshan.ir