XERJOFF - Mefisto

با سلام
من فقط زنبق و رز رو بیشتر حس کردم و خیلی دامنه تغییرات رایحه محدود بود و از نظر ریاضی کلا رایحه از اول تا آخر خطی بود

بعنوان یک خانم که بوی این عطر رو فقط از یکی دیگه استشمام کردم باید بگم فوق العاده هست جوری که توی پاساژ داشتم خرید میکردم بو مثل بمب باز شد و واقعا دنبال بوی عطر گشتم و از آقا اسم عطرشون رو پرسیدم عطری برای سنین جوان هست مثلا ما بین ۲۶ الی ۳۵سال میشه گفت تقریبا اسپرت و بوی لوکس و جذاب ولی واقعا از امتیاز پخش بو تعجب کردم چون میشه گفت یک فضای بزرگ رو گرفته بود ولی این اتفاق برای حدودا ۵سال پیش هست شاید ریفرموله شده باشه

این عطر رو فقط رو بلاتر تست کردم اولش که زده شد عاشقش شدم ولی بعد گذشت نیم ساعت بوی صابونی و شفافی گرفت که اصلا مورد علاقه من نبود ولی نمیدونم چرا زرجوف رو خیلی دوست دارم صرف فرصت باید برم چند مدل ازش تست کنم برای بهار بخرم ولی خب رایحه های جدابی و عجیبی داره و تک

یکی از دوستان ازم سوال می‌کرد چرا انقدر کارهای زرجوف نسبت به بقیه کارها گرونه در جواب بهش گفتم به نظر شما چه فرقی بین این دسته از کارها و برند هایی مثل بولگاری، دولچه اند گابانا و ..... هست؟ گفت این نیشه و اون ها دیزاینر گفتم همین؟ به چه دلیل میفرمایید این نیشه این اسم نیش از کجا میاد؟

دوست عزیز شاید برای یک مخاطب ساده اگر دو انتخاب بزاریم مثال یکی آکوا بولگاری و یکی هم مفیستو بدون اینکه هیچ اسمی نام ببریم و قیمت رو بگیم بنظر شما کدوم رو انتخاب میکنه؟ ما این تست رو برای چند نفر انجام دادیم نتیجه این بود که هشتاد درصد افراد آکوا بولگاری رو انتخاب کردند اما چرا؟

معیار مخاطبین ساده خوشبویی و سادگی هست ناخودآگاه ساده تر رو انتخاب می‌کنند مفیستو عطری هست که چندین لایه داره و خیلی پیچیده تر و عمیق تر هست نسبت به دیزاینری ها تعداد آکورد ها حداقل دوبرابر اکثر دیزاینری هاست هم سیتروسی هم فلورال و هم امبری و مشکی اما آکوا بولگاری یک آکواتیک و سیتروسی ساده هست و ممکنه چندین نت دیگه هم کنار این ها استفاده شده باشه اما محسوس نیست عمق کار بسیار متفاوته چیدن چندین آکورد کنار هم بسیار نیازمند هنر و دانش هست و زمان بیشتری برای خلق اون اثر صرف میشه و همچنین هزینه متریال میره بالا طبیعی هست که انتظار قیمت دو برابر هم باید داشت که البته درصد غلظت هم متفاوت هست اما مخاطب عام به عمق کار، متریال و هنر توجه میکنه؟ خیر، ارتباط گرفتن با کارهای ساده و کم تراکم واقعا راحت تر از پیچیده هاست دلیل انتخاب عام هم همین هست؛

آلبرتو موریلاس استاد روایح عامه پسند هست روایحی شفاف، ساده ولی بسیار خوشبو خلق میکنه و هدفش مارکت هست البته هنرش رو در خلق روایح نسبتا حرفه ای در لرد جورج نشون داد، این هست فرق نیش و دیزاینر، چیزی به نام عمق و هنر به علاوه ی متریال، این دلایل قیمت بالا و انتخاب مردم عام که البته برای ما کشور فقیر و نابود به لطف بعضی ها بالاست وگرنه پرداخت ۳۰۰ دلار برای یک عطر خوب در تمام دنیا کار سختی نیست و کاملا معقوله نه مثل ایران حقوق یک و نیم ماه یک کارمند؛

نکته ی دیگه که پیشنهاد شخصیم هست اینه که همه ی ما عاشقان عطر نیز گاهی به دیزاینری ها نیاز داریم گاهی باید سراغ سادگی رفت و از خستگی ذهن کاست، باور کنید نیازی نیست در یک اوقات فراغت ساده و یا رفت و آمد بار سنگین نیش ها را به دوش کشید گاهی اوقات انتقال یک حس خوب کافیست .......

شبیه 212(for men)نیست؟

مفیستو کازاموراتی‌
یک ایتالیایی خاص
من نقد تخصصی بلد نیستم، احساسم را نسبت به بوی عطر فقط میگم.‌
بشدت شیک و لاکچری و خاص، پیشنهاد برای جوونای ۲۷ سال تا ۳۵ ساله.‌
در عین حال نمیدونم چکاری با مغز من میکنه که هی خیال میکنم این بو رو من یه جایی فهمیدم اما یادم نمیاد.‌
تغییر نت‌ها خیلی خوب اتفاق میوفته و از اون عطرهای حال خوب کن و بازخوردش واقعا مناسبه. پخش بوش راضی کنندس اما خب با توجه به دمای هوا.‌
ما توی جنوب اصلا تا چندماه عطر نمیتونیم درست و حسابی بزنیم از بس هوا گرمه و عطر جوابگو نیست.

در آخر حرف همیشگی من، بدون تست عطر نخرید و به عطرها همیشه فرصت بدهید برای دوست شدن با شما

مفیتسو مار خوش و خط وخال ایتالیایی یه عطر آروماتیک مرکباتی بسیار خوشبو با پخش و ماندگاری بالا رایحه کلاسیک وترو تمیز صابونی مردونه به نظر من اگه بهشتی وجود داشته باشه بیشک باید باغهاش این بو رو بده تغییر نتها بسیار واضح و شفاف با اسپری کردن مفیتسو بعد یک دو ساعت تفاوت عطرهای اصل رو با عطر های فیک کاملا متوجه میشین تندرست و خوشبو باشین دوستان و از عطراتون لذت ببرید.

رایحه ای که هرچی میمونه جذاب تر میشه واقعا
نمیدونم چرا تو ذهن من این عطر با تامفورد گری وتیور تو یک طبقه قرار می‌گیرند البته نه از لحاظ شباهت بو بلکه بدلیل اینکه جفتشون یجور خاص حال ادمو خوب میکنن و با اینکه جفتشون برای آقایونه اما کاملا مناسب استفاده خانوم ها هم هستن.

کازاموراتی زرجُف میفیستو
ترنج، لیمو، گریپ‌فروت :)
قیام مرکبات با پشتیبانی اسطوخودوس.
گلادیاتوری جوان و تنومند که شمشیر زنبق به دست و زره ای از رز به تن دارد و برروی بازوی خود بازوبندی بنفش رنگ بسته!
در جیب این جنگجو عکسی کوچک از سواحل آمفالی وجود دارد و روی دست راستش تتویی قدیمی از شکوفه ی نارنج که زیرش خیلی ریز نوشته شده: نرولی!
این جنگنجوی تندخو می‌جنگند برای تاج و تختِ کینگ کهربا، کوئین مشک و پرنس صندل :)
تاج و تختی باشکوه و بی اندازه سلطنتی که بسیار ماندگار است و آوازه اش همه جا پیچیده.
رایحه و نت ها سربازانی هستند که طغیان می‌کنند!
یاغی اند و بی پروا!
در فضا هیجان و نشاط ایجاد می‌کنند. کمی شیرینی. نه ترس و وحشت! نه خفقان...!!
مصمم به این طرف و آنطرف می‌روند و با صدای بلند میپرسند : بگویید کرید سیلور کجاست؟
پاسخ میدهند: (باترس) کرید سیلور کیست سرورم؟
سربازی که بوی سدر و کمی وانیل می‌دهد شمشیر می‌کشد: (فریاد) کرید سیلور مَاونتِن واتر. کجاست؟
ناگهان... سکوت...
نورخورشید با تابشی عجیب و ناشناخته به داخل می‌خزد.
فضا گرم و مرطوب تر از قبل میشود.
صدایی متین طنین انداز شد...
چشم ها از تعجب درشت می‌شوند...
پچ پچ... پچ پچ
یکی فریاد میزند : کرید است... عالیجناب. او اینجاست.
زرجف... شمشیر را به غلاف میسپارد.
تعظیم. دستان کرید را می‌بوسد. سرورم!
کرید لبخندی شیرین میزند...
درود بر شما فرزندانم.
به سمت پادشاه می‌رود و شانه هایش را به گرمی می‌فشارد!
رو به ملکه : بونژوغ مادمازل!
ملکه : بونژوغ موسیو!
کرید : سوا؟
ملکه : وی. سوا. بی اِن مغسی - اِوو؟
کرید : مغسی.
کرید : (چند لحظه تماشا...) اوغوواغ.
ملکه : اوغوواغ.
پادشاه به فکر اینکه ملکه ی رُمی اش چگونه فرانسه می‌دادند!!!
کرید دست پرنس را که رنگ چشمانش بسیار شبیه خودش است می‌گیرد و برایش از آبشارهای کوه نقره ای میگوید.
پادشاه و ملکه به هم نگاه می‌کنند. ملکه سرش را برمی‌گرداند...
و این پرده از نمایش تمام می‌شود...
این تئاتر بی نظیر برروی صحنه ی پوست من اجرا می‌شود...
برروی صحنه پوست تو...!
میفیستو... این نمایش نامه ی تراژدی و مرموز...

فوق العاده بی کیفیت
اصلا معلوم نیست بوی چی میده
یه چیزی تو مایه های بوی شکوفه میده
حالت تهوع گرفتم
واقعا برای برند زرجوف متاسفم که اینجوری توی محصولاتش دست برده و ریفورموله کرده