Etat Libre d'Orange - Rien Intense Incense

اول از همه عرض کنم این عطر در کلکسیون عطر های بنده حقیر بیشترین پخش بو را داره که‌ مگامار پاریسی یجورایی پیشش لنگ باید بندازه و این مورد شاید تنها نکته باشه که تو این شاهکار برای من کوچیکه اهل دلا آزار دهندست. عطری بسیار اعتیاد آور که با زدنش وارد یک فضای کاملا عرفانی میشوید .معبدی وسط یک چرم فروشی در دل جنگل
یک تعبیر عجیب دقیقا مثل خود عطر
به هیچ عنوان بلایند بای نکنید .
مخلص همگی

مستی که از سرت پرد، خواهی فهمید چه به روزت آمده!
.................
شادمان به زنجبیلی که زیر پایم ترقه می‌انداخت نگاه می‌کردم..
روسی د پالما، آن واحدِ سمت راستیِ ‌دم‌فروبسته ی خموش، به آجر‌های مخروبه خیره ‌وَ جیا در آغوش یاس های مُرده، سیگارش را عمیقا پُک می‌زد..
پانصد سال و اندی گذشت و پانصد سال، در غمِ انتظار سوخت و حسرت بر دل، خیره خیره، آن زنِ مو‌ نارنجی وَ گونه‌های سرخ رز را تماشا می‌کرد و رز، صدای زمزمه‌اش را می‌شنید؛ از هجر روزم قیر شد..دل چون کمان بد تیر شد..‌.
دیگر به یعقوبِ مسکین و یوسفِ برنا نرسید وُ او از راه رسید...
صدای چرخ‌های شورلت‌ کامارو‌ اش هنوز در گوشم جیغ می‌کِشند..
..................
غیان انتانس در ابتدا، وِجهه‌ای متوهم دارد!
می‌تواند پریستنی باشد به دنبالِ equilibrium!
مغزه‌ای افیون زده، غنی، چرب، اما منظم..رگه های مقطعِ سبز و پیوسته‌ی فلفلی/ادویه‌ای که با تندیِ ثابتی بر دایره‌ای از بخور و روایحِ دودی، در حال چرخش اند..
همان جا که لگدش را که به بساطِ چهارشنبه سوریِ لایک دیس پراند فهمیدم درّنده است! پُشت آن چرمِ مِشکی، خویِ حیوانی‌‌اش را دیدم! به فرارِ زنجبیل و آن زن و یاس ریشخند می‌زد! رز را به جوخه‌ی آتش سپرد! خاکسترش حنجره ام را سوزاند! او، رز را دم‌به‌دم خفه کرد! حال جرمش چه بود؟
او احساس می‌کرد..نگاه می‌کرد..می‌خندید..گریه می‌کرد..گاه شاد بود و گاه غمگین..رز، زندگی می‌کرد و جرمش این بود! جُرمی سزاوارِ مرگ!
شب بود و من خسته. خوابیدم وُ صبح که بیدار شدم، دیدم خانه‌خراب شده ام!
گویی مستی از سرم پریده باشد و تازه بفهمم چه به روزم آمده!
سیگار‌ِ نیم‌سوخته ای مانده بود و یاسِ پلاسیده و رگه‌های جان داده رز! اما او بود و به حالِ همه‌ی آن‌هایی که رفتند قهقهه می‌زد...

اتات لیبره د اورنج رین اینتنس اینسنس
بخور تند

نت های ابتدایی: فلفل سیاه، سافرالین (آکورد زعفران و چرم)، جوهره بخور (اعلا)
نت های مرکزی: چرم، زنبق خالص، گل آفتابی (Cistus) خالص
نت های پایه: عصاره پچولی (اعلا) عصاره وتیور (اعلا)، خزه درختی

پی نوشت: منظور از واژه اعلا، اسم خاص Orpur® هست که در شرکت Givaudan، به مواد معطر بسیار با کیفیت اطلاق می شود که در عطرهای لاکچری و زیر نظر دقیق عطرسازان بکار گرفته می شود.

خب بریم سراغ توصیف این عطر منحصر به فرد!
بی شک این عطر یکی از تاریک ترین عطر هایی هست که تا حالا تجربه کردم. در اولین تجربه، برداشتم این بود که بوی لاستیک سوخته خوشبو میده! منظور از این تمثیل، دودی بودن و سنگینی کار هست و نه بوی نامطبوع. واقعا واژه بخور سنگین (INTENSE INCENSE) برازنده این عطر هست. در کنار این فضای دارک و مبهم، بوی تند آلدئید هم اضافه شده که عربده کشان، همه رو به کنار میزنه! حالا تجسم کنید که وقتی این دو رایحه سنگین، در کنار فلفل سیاه قرار بگیرن چه ترکیب خفنی ایجاد میشه!!!
گرچه بعدش برخی عزیزان! مثل زعفران و زنبق و گل آفتابی و پچولی پا در میونی میکنن اما انگار یک بوفالوی وحشی رو بخوای با نخ مهار کنی! 👹
قضیه اونجا جدی تر میشه که آکورد روغنی چرم همراه با خشکی وتیور و خزه به داستان اضافه میشن. نهایتا مجموعه این روایح، فریادی تاریک، مبهم، تند و به شدت دودی میزنن که در بسترش، نجوایی شیرین و گلی زمزمه میشه.

این عطر به معنای واقعی برای کسانی ساخته شده که فقططط نظر خودشون واسشون مهمه و ابدا دنبال بازخورد نیستن. گرچه من رایحه بخور رو در بعضی عطرها تجربه کردم ولی حقیقتا حالت دودی و بخور این عطر رو، هیچ جا تجربه نکردم. قطعا کیفیت کار بالاست و پخشی خوب و موندگاری عالی داره. واسه همین گزینه مناسبی برای فصل زمستان و شاید پاییز هست. این عطر 80 درصد مردانه و مناسب فضای بیرونه که البته همه پسند نیست. این عطر اونقدر خاص و زمخت هست که میتونه امضای بدون جعل شما باشه 😎

نمره 8.5 از 10

(پیشنهاد میکنم که مدیریت محترم سایت، نتهای عطر رو اصلاح کنن. نت هایی که من ذکر کردم، برگرفته از سایت این عطر یعنی www.etatlibredorange.com است.)

نظر شخصی ابتدا صابون گلنار سبز و صابون لوکس با بوی گل و پودری طور ، کاری به ادامه رایحه ندارم
خدا رو شکر اول زدم رو مچ دستم
بلاخره یکی هم اینطوری می پسنده

ایتا لیبغ دوغنژ رئین
این کار در سایت نبود اینجا نظرمو مینویسم
عطر با کیفیتیه خوشبوهم هست و بسیارم مهربونه ولی یه ایراد اساسی داره اونم اینه که ته نداره . مفهوم نداره . یه سری نت های زیبا و با کیفیت خوب باهم ترکیب شدند ولی چیزیو بیان نمیکنن . یجورایی گنگ هستش. شفافیت نت ها بسیار بالاست و قشنگ میشه همشو حس کرد و از اینش خوشم اومد. احساس میکنم برای افراد درونگرا این کار خوشایند باشه

گشتم دنبال عطر Rien نبود پس اینجا نظرم رو میگم
Rien با Rien Intens فرق داره هم رایحه هم شیشه ی عطر اشتباه گرفته نشه .
اگه اشتباه نکنم مفهوم کلامی این عطر میشه ، هیچ ، بیخیال ، واژه ی ولش کن یه همچین چیزایی
برای من یه عطر صابونی خیلی خاص محسوب میشه
آلدهید موج میزنه تو عطر ٫ یه جور بوی تمیزی و پاکی میده که نمیتونم بیان کنم چیه ، دودی بودن که ذکر شده تو این عطر ، دود سیاه نیست ، شاید به دود سفید و پاکی باشه تجسم من این طوریه ، انگار که ارتش سفید رنگ افتاب پیروز شده بر ارتش سیاهی و تاریکی ، و وقتی داره این نور افتاب پدیدار میشه بوی Rien هم میاد
به نوعی این عطر میگه بیخیال از لحظه لذت ببر ، یا مثلا اشتباهاتت رو بیخیال امروز یه روز جدیده
پخش و ماندگاری واقعا فوق العادست .
شاید یه عطر شیرین ( خیلی شیرین نیست ) و معتدل هست
و در آخر شاید عطر همه پسندی نباشه ولی برای من فوق العاده بود

سلام از این برند این کار و کار دیگه به نام la fin du monde رو تست کردم رین اینتنس عطر بخوری و دودی که یاد عطرهای کلاسیک قدیمی رو منتقل میکنه با پخش بوی زیاد و ماندگاری فوق العاده بالا و کاراکتری که جناب کبیری گفتن به این عطر نزدیکه وبعد از مدت کمی استفاده خسته میشه اما la fin یه کار پودریه با پخش و ماندگاری متوسط که اگر به عطرهای پودری علاقه دارید پیشنهاد میکنم یه تستی داشته باشین.

کاری بر اساس تم چرم،بخور و آلدءیدی که تعریفش رو زیاد شنیده بودم.
اصلاً رایحه ش برام قابل تحمل نیست.کاراکتر آدمی که به شکل افسار گسیخته ای خودآزار و دیگر آزاره.
کاراکتر آدمی که در منجلاب عقده ها و فساد اخلاقی،روانی و ذهنی و جنسی دست و پا میزنه.
پخش و ماندگاری وحشتناکی داره.من این قدر حالم رو بد کرد که چندین بار محل نبضم رو با آب و صابون شستم مگر از شرش راحت شم.