سلام کاربر گرامی
چطور می توانیم به شما کمک کنیم؟
در آن ظهر سرد پاییزی،
جایی میان خشخش برگها و نور طلایی خورشید که از لابلای شاخههای لخت درختان میتابد..
با اولین اسپری، رایحهی گرم زعفران و هل، مثل آفتاب بر پوست مینشیند — یادآور آغوشی که دیگر نیست.
نسیمی ملایم رایحهی زنبق و رام و آبنبات را به اطراف میپراکند؛ بویی که انگار از نامهای قدیمی برمیخیزد.
و سکوت اطراف را شیرین میکند. کهربا این نسیم خاطره را برای مدت طولانی مثل غرق شدن در خاطرات برای نیمی از روز کش میاورد
Daimiris ، نه فقط یک عطر، بلکه بازماندهی یک فصل است؛ فصلی از زندگی که هنوز از آن جدا نشده اید.