♡اتمامِ شهدِ شیرینِ♡☆لورن لیبرِ من☆

درود بر شما جنابِ مهربد شریف

من تو این مقوله واقعا دیگه رکورد دار و مقام و🏅برتر جهانی دارم جناب مهربد😊

پیروز و موید باشید جناب

خیلی سپاس از  کامنت پر مهر و قلمِ زیباتون که نشان از کِلکِ قجری و صَریرِ میرزا دارد دکتر جان..

الطاف شما همیشه مرهون و شامل حالِ بنده بوده وهست لطفا بیش از این ما را شرمندیه بزرگ منشی و سخاوتِ جناب بزرگوارتان نفرمایید پروفسور اسعدی عزیز و با وقار..

بنده همیشه کوچک و ارادتمند منش و شخصیت عطری_علمی  استادِ پُر بار  و دکتر و  دانشمندِ بزرگوار و با شخصیتی چون جنابعالی ام.. استاد جانم...

شیرین شهد و شیرین کام و شیرین ایام باشید جنابِ کاپیتان اسعدی بزرگوار...

عرض سلام و ارادت جناب آقای مددی

من همیشه معتقدم که از هر چیزی تویه دنیا حتی تو فکرمون انتقاد کنیم و ایراد بگیریم چ مثبت چه منفی  دقیقا به یه شکل متفاوتی یا عینا مثل همون تفکر را کائنات و کل طبیعت سر راهمون قرار میدند چون روالِ طببعیه قانونِ زیستِ طبیعت بر حول و محورِ این چرخه میگردد مثل گردونه ی در حالِ چرخیدن....

 بشر ذاتا تمایل و کشش بسمتِ کشفیات دارد اگر سیب از درخت پایین نمیوفتاد نیوتن هرگز قادر به کشف نیروی جاذبه ی زمین نمیشد،مثلِ معقول و روایت بسیار زیبایی را در این بحث به چالش کشیدید ممنون از توجه فکری شما.

شاد و پیروز و کاشف باشید همیشه جناب مددی ارجمند

درود بر شما جنابِ مینایی..

خیلی ممنونم از لطف و‌بزرگواری شما..

پاینده باشید و پیروز.

جناب مددی عزیز

درود

کبوتر بازها را از منظری دیگر ببینید !

من اولین کبوتر باز کل فامیل پدری و مادری بودم ، در سالهای دوره ی راهنمایی :)

یک روز یک کبوتر نر سفید بزرگ آمد ، و ماند !

برایش خانه ساختم در حیاط ، سپس رفت و یک ماده آورد !

و داستان کلید خورد !!

پدر و مادرم هیچ نگفتند که نکن ، تنها مرا زیر نظر داشتند :)

و من حرفه ای ترین شدم در کبوتر بازی :)

میدانی لذت کبوتر بازی کجاست ؟ البته برای من ، دیگران را نمیدانم !

دو چیز : 

- وقتی کبوتران ام پرواز میکردند ( ۵۶ شدند ! ) من با ایشان بودم ! در آسمان ، و مشغول پرواز ، پروازی دور ، تیز و بلند ( دقیقا همین تجربه را بعدها در شبی که مُردم عینا تجربه کردم در آسمان شهر ) !

- زایشی که منجر به دورترین و بلندترین پرواز شود ، جوجه ای که تو پرورش دهی تا محو شود در قله ی آسمان !

گران ترین کبوتران اصفهان را داشتم !

روزی که خواستم جهت دوره ی دبیرستان ( سه سال اول متوسطه ، سال چهارم را برگشتم و در دبیرستان دانشگاه اصفهان تحصیل کردم ) به کرمانشاه روم تا نزد مادربزرگم باشم ( او چنین خواسته بود ) هیچکدام را نفروختم !

نمیتوانستم بفروشم آنها را !

هر ۵۶ را بخشیدم به شخصی که میدانستم چون خود من است ، و قدردان و مراقب آنهاست .

کبوتران را در آسمان زیر نظر بگیر !

یکی از آنها از دسته جدا شود و به قله رسد !

او را بنگر ، با او برو ، و با او ببین ، و با او بپر :)

درود بر یگانه منجی عالمِ بشریت..

خداوندگارِ علم وادب....

آزاده و نه اسیر وعبیر....

بزرگ و نه حقیر....

ثروتمند وغنی نه رعیت و برده و فقیر...


راهور و راهبر و راه بلد و رهبرِ صغیر و کبیر...

در  عرفانِ عطرافشان مشهور و ملقب به جناب سخیِ فهیم و ادیب...

جنابِ استاد سخی خان، کدخدای ده و ناخدای کشتی عطرافشان،غریقِ نجات کاربران... رهرو طریقِ فقیران...


 بسیار سپاس از نظر عطری بسیار زیبایتان که مُسَبِبِ نور و روناکیِ فانوسِ دیدگان است در این محفلِ روشنِ عطری و ادبی....


درود و درود و بدرود استادِ رعنا قلم..
 

سلام جناب سخی عزیز 

ممنون از خاطره زیباتون 

کبوتر بازی هم عالمی داره بعضی دوستان شرط میبند بر سر اینکه فلان کبوتر را در فلان شهر رها کنن آیا به خونه بازگردد یا خیر

بر میگردد!!!

و این منو واقعا شگفت زده کرده 

خلاصه علاقه شدیدی به حیوانات دارم هروقت از نانوایی میام به خونه نصف نون های گرفته شده رو میدم به این سگ های که میان تا بهشون نون بدم 

نمیدونم کارم اشتباهه یا خیر آخه میگن نباید تو طبیعت دخالت کرد 

درود مجدد مهدی مددی عزیز

خیر ! کار ات نه تنها اشتباه نیست که بسیار هم صحیح است از چندین منظر !

این کار شما دخالت در طبیعت نیست ! چطور ؟

چون شهر ، طبیعت نیست ، حتی در راستا و حتی در موازات با طبیعت هم نیست !

و حیوانات ساکن در شهرها از اجزاء طبیعت نیستند . آنها هم درگیر آدمی شده اند و تغییرات آدمی در طبیعت !

آنها نه تنها میهمان ما هستند بلکه بواسطه ی تغییر سرنوشت ایشان بدهکار آنها هم هستیم !

امروزه چون دفع زباله دارد آرام آرام مکانیزه میشود آنها نیز آرام آرام دارند گرسنه تر میشوند !

کمک کردن به حیوانات زبان بسته ی خدا از بهترین کارهایی ست که سبب ساز لبخند خداست :)

و ماجراها شنیده ام از تلافی و جبران خدا ازین بابت !

یکی از بزرگترین تجار فرش در آلمان و امریکا در رادیو میگفت ( خلاصه میگویم ) :

فقیرترین بودم جا نداشتم با یکی آشنا شدم که کارگر و نگهبان خانه ای نیمه ساز بود تا شبها آنجا بخوابم

آسفالت کرده بودند زمستان بود آسفالت گرم بود غروب که کارگران میروند سگ میرود بر آسفالت نرم و گرم میخوابد آسفالت سفت میشود سگ گیر میکند بامدادان زوزه میکشد میخواهد برخیزد نمیتواند

همه سنگ میزنند او را !

این جوان میدود میگوید نزنید من ساکتش میکنم

میگردد نفت پیدا میکند میگفت نشیمنگاه اش که رها شد ( زوزه اش برای دفع ادرار بوده که راهش بسته شده بوده و فشار می آورده ) ادرارش با فشار بر سر و صورت و لباس و تن من ریخت . ساکت شد از زوزه . ادرار رفت در چشمانم و میسوخت دستم نفتی بود نمیشد چشم بشورم !

اشک میریختم و نفت میمالیدم بر تن او

تا رها شد و رفت  . میرفت و صداهایی میکرد . زمستان بود . چطور آب گرم کردم و لباس شستم و خود را شستم بماند که تا صبح طول کشید

اما از صبح فردا زندگی ام دگرگون شد . لبخند خدا را به وضوح میدیدم از دعای آن سگ . سرعت ترقی ام همگان را حیرت زده کرده بود خودم بماند !!

و اکنون امریکا زندگی میکنم و مدام در سفرم به اروپا و امریکا و ایران !

نان و غذایی که به آن سگ ها میدهی نان و غذای خودت متبرک میشود و پربرکت . سهم آنها جداست از تو که به روزی ی تو افزوده شود !

کیف و لذت دیدن اش یک طرف ، لذت خدا یک طرف ، دعای گیرای حیوان ها یک طرف ، قوانین بی تغییر درین خصوص یک طرف !

از جمیع جهات و از زمین و زمان ! به سوی و مقصد تو ! آنطرف به کنار ( که مهمترین است ) اینطرف به کنار !

خدا زنده است مهدی جان ! و بینا و شنواست ! و از اعماق دل و نیت ات مسلط و آگاه است !

معامله با او کن . هر کار ، همه کار برای او و بخاطر او کن

نتیجه اش خواهی دید

با اعجاز 

:)

سلام سمای عزیز...

پس با هم در این زمینه تفاهم خوبی داریم😙

بزن قدش🤛🤜 بانو با افتخار😊💙🌺
 

استاد سخی عزیز

بسیار بسیار سپاس از زحمتهایی که خالصانه و صادقانه برای این محفل میکشید و ساعتها و لحظه ها وقت گرانبهایتان را برای سایر اعضای محترم این خانه صرف میکنید و در همه ی زمینه ها دارای سواد بالا و تبحر کافی هستید و بی منت همه را  استادانه بصورت رایگان آموزش و خرج میکنید و در اختیار همه ی گروه سایت قرار میدهید تا استفاده کنیم و بیاموزیم و ذخیره کنیم بعنوان درس در زندگی برای آینده یه پیش رویمان.

این محفل مکان بسیار زیبایی است یعنی تا به حال زیباتر و باصفاتر از این مکان را جایی نه دیده ام نه یافته ام اما اکنون چرا...؟؟

به عزت و احترام به این جایگاه بهشتی مشرف شده ام و از شرفیاب شدن و حضورم در اینجا احساس سرور و شادمانی میکنم.

حضورِ شما افتخار بزرگی ایست در اینجا..

حضورِ استاد سخی..

که نمونه اش مانند گنج در دنیا کم یاب است اما عطرافشان به وسیله ی دستگاه گنج یابش ایشان را یافته است و باید برای پایداری و محفوظ ماندنش حفاظت و حراستش کند آنهم به شیوه ی درست و تخصصی انشاءالله.. بمانندِ جناب استادشان.

ادمه ی شعر را که لطف فرمودید نوشتید نظرتونو دلنشین و زیبا و کاملتر کرد...

آری استاد عزیز! به گفته ی احمد:

درک و فهم متون و آرایه های ادبیِ این شعر فقط از استاد سخی توانمند وسخاوتمند بر می آد😊

ارادتمندِ تدریس استادانه و قلمِ✍ قوی تان هستیم وستا سخی سر برز و بریز🙏👌👏

جنابِ سخی شما در اصل برای جناب آقای مددی  از کاربران نمونه در اخلاق و ادب سایت نگاشتید اما چون خطاب به همه ی ما ندا سر میدهید که ببینید و بشنوید روا نیست که ببینیم و  ساده بگذریم بنابراین: 

بنده هم به رسمِ ادب به حضورتان میرسانم که دشوار است در چند سطر به جنابِ ارجمندتان بگویم که تا چه اندازه از حضورِ شریف و پندها و روایتت های اخلاقی تان در این خانه خرسندم.شما برای ما نه تنها بزرگ و رئیس،بلکه مربی و معلم و استادی ارزشمند هستید.بسیار از شما آموخته ام تا به حال و میدانم که هیچ گاه نخواهم توانست آنگونه که شایسته ات است از جنابتان تشکر کنم.

باید بدانید که شما بهترین استادی هستید که هر دانش آموزی رویای آموختن در کنار شما را خواهد داشت،برای راهنمایی ها و انگیزه هایی که در این کلبه ی معطر به ما میدهید از حضرتعالی متشکریم و سپاسگزار....

روایت خیلی جالب و پند آموزی را مطرح نمودید بقول جنابِ بزرگوارتان درس ها و پندها در خود نهفته دارد به تفکر...

تا ابد قدر دانِ دانش و مهارتهایی هستم که با آموختن و کار کردن زیرِ نظرِ شما بدست آورده ام استاد ارجمند و بزرگوارم..

ارادتها به آستان معطر و شریفتان با آرزوی سالها تندرستی و زیست معطر برای جنابتان وستا سخیِ زانا🙏

با عرض ادب و احترام به شما آقای فخر ارجمند

چه روایت زیبایی را بازگو نمودید جنابِ فخر...

بنده وقتی نظرات شما را در عطرگرامم میخونم خیلی خوشحال میشم چون‌ کامنتهای زیبا و داستانهای جالب و آموزنده ای مطرح و تعریف مینمایید که حس و حال نوستالژی را برای آدم تداعی میکند(خواندن کتابهای قدیمی، تعریف کردن داستان و قصه در آخر شب توسط آبجیتون تا  شما داداش کوچیکش خوابتون بگیره چقدر قشنگ بیان کردید یه لحظه این صحنه ی زیبا و خاطره انگیز و تصور کردم و دلتنگ شدم😔).. ممنون از  یادآوری این خاطره یه زیباتون..

 بخاطر معرفی کتاب و اثر ارزشمند آقای بهرنگی هم‌ از شما بی نهایت سپاسگزارم، روح خواهر بزرگوارتونم شاد و در آرامش و خدا بیامرزتش انشاءالله و به شما وعزیزانتونم طول عمر و سلامتی عنایت بفرمایید.

سربلند و سرافراز و شاد باشید جناب فخر گرامی و دانا.

درود بر شما جنابFragWorld

نظر و لطف شما بسیار زیباست اختیار دارید بزرگوار..

ممنونم از آرزوی خوبتان برای اینجانبه..

زندگیتون پر از انرژی و شادمانی...

درودی از سرچشمه ی زلال پاکی ها به اُستادِ ولایت و معرفت جناب حضرتِ آقای مهندس محمدی از خوبان و پاک سرشتانِ وادیِ عطرافشان..🙏

جنابِ حضرتِ اُستاد شما از صاحب منصبانِ کمال و جمالی‌اید که هم بشخصیت و هم به سیرت هر دو زیبا و کاملی اید واهلِ فرهیختگی و دانش و شناخت و معرفت بدورِ از تزویر و منفعت...

بنده اخیرا خیلی خوش شانس بوده ام که مقاله های ادیبانه ی جنابتان را در مورد استراتژیهای سرمایه گذاریِ ادبی در این محفل بارها و بارها خوانده ام و دانشجویِ کلاسِ درس استادِ فرهیخته و شخصیت شناسی چون شخص فهیمِ بزرگوارتان بوده ام..

شما از معدود استادانی هستید که خالقِ معرفت و آفریننده زیبایی هایید و در نویسندگی با قلم و کاغذ همراه و همیارید.

به نقلِ از اهلِ قلم:وقتی که عشق را زیبا بنویسی فرقی نمیکند که قلم از ساقه های نیلوفر باشد یا از پرِ کبوتر،برای شما که عشق باز و عشق دوستی اید به هر سبک  که بنگارید همان هم زیبا و از جنسِ نور است و ضیافت که خود طلایه دارِ سپاه و از لشکریان نور و ضیافت اید جنابِ عطر دوستِ نجیب و نورانی...

اردات و سپاس بسیار از لطفِ زیبا و نظر زیبایتان که هر بار با این حجم از محبت وافر و بی انتهایتان ما را شرمسارِ بزرگی و شرفِ شریفتان مینمایید و پاسخِ زیبا ثبت میکنید در عطر گرام بنده دانش آموزِ کوچکتان...متنهایی که مینویسید پیغام آور سعادتِ بشری اند،فرهیختگانی چون شما که  از رویشِ واژگان شان خوابِ جاودانگی یک ملت تعبیر میشود واز ترشحات قلمشان تقدیر بزرگی یک جامعه رقم میخورد..

اندیشه تان پویا قلم تان مانا جناب استاد محمدی از نورانی ترین صنایعِ صنعتِ انسانیت و نور و شرف💮💮